مشخصات شعر

شور جنون

محرم ماه الفت با جنون است

چراغ کوچه‌هایش بوی خون است

 

محرم حرمت خون است و خنجر

تلاطم می‌کند حنجربه حنجر

 

غم ِ زهرا مرا سوز درون داد

دم ِ حیدر به من شور جنون داد

 

حسین آمد به زخم دل نمک ریخت

مرا با شور عاشورا در آمیخت

 

مرا سودای زینب در به در کرد

نصیبم جرعه‌ای خون جگر کرد

 

ز فرط تشنگی بی تاب گشتم

عطش دیدم ز خجلت آب گشتم

 

چه‌ها گویم ز مَشک تیرخورده

ز دست ساقی شمشیر خورده

 

به خاک افتاد مشک از دست ساقی

دو عالم پر شد از بوی اقاقی

 

مشامم پر شد از داغ شهیدان

که می‌گردم بیابان در بیابان

شور جنون

محرم ماه الفت با جنون است

چراغ کوچه‌هایش بوی خون است

 

محرم حرمت خون است و خنجر

تلاطم می‌کند حنجربه حنجر

 

غم ِ زهرا مرا سوز درون داد

دم ِ حیدر به من شور جنون داد

 

حسین آمد به زخم دل نمک ریخت

مرا با شور عاشورا در آمیخت

 

مرا سودای زینب در به در کرد

نصیبم جرعه‌ای خون جگر کرد

 

ز فرط تشنگی بی تاب گشتم

عطش دیدم ز خجلت آب گشتم

 

چه‌ها گویم ز مَشک تیرخورده

ز دست ساقی شمشیر خورده

 

به خاک افتاد مشک از دست ساقی

دو عالم پر شد از بوی اقاقی

 

مشامم پر شد از داغ شهیدان

که می‌گردم بیابان در بیابان

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×