مشخصات شعر

هفتم محرم؛ صدای گریه

صدای گریه‌اش بند آمده فکری به حالش کن

اگر دادی به بابایش دهند، دیگر حلالش کن

 

اگر خود و زره با خود برای او نیاوردی

برو فکری برای پوششی روی جمالش کن

 

اگر چه نام زیبایش "علی" ست اما تقیه کن

خطر دارد... بیا کم صحبت از اوج جلالش کن

 

برای بار آخر ماه خود را در بغل بنشان

برای بار آخر دیدنی از خط و خالش کن

 

سه شعبه خرج حلق طفلک تو می‌کنند بانو

مروت نیست، برو فکری برای سن و سالش کن

 

حسین آمد به میدان و علی اصغر در آغوشش

برو و حرمله را منصرف از این جدالش کن

 

برو دیر آمدی خانم... برو یاری آقا کن...

برو تا وقت هست پشت حرم بنشین و چالش کن

هفتم محرم؛ صدای گریه

صدای گریه‌اش بند آمده فکری به حالش کن

اگر دادی به بابایش دهند، دیگر حلالش کن

 

اگر خود و زره با خود برای او نیاوردی

برو فکری برای پوششی روی جمالش کن

 

اگر چه نام زیبایش "علی" ست اما تقیه کن

خطر دارد... بیا کم صحبت از اوج جلالش کن

 

برای بار آخر ماه خود را در بغل بنشان

برای بار آخر دیدنی از خط و خالش کن

 

سه شعبه خرج حلق طفلک تو می‌کنند بانو

مروت نیست، برو فکری برای سن و سالش کن

 

حسین آمد به میدان و علی اصغر در آغوشش

برو و حرمله را منصرف از این جدالش کن

 

برو دیر آمدی خانم... برو یاری آقا کن...

برو تا وقت هست پشت حرم بنشین و چالش کن

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×