مشخصات شعر

یک جبل الرّحمه از برابر من رفت

رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت

هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت

 

پشت و پناه یکی دو روزۀ من، نه!

یک جبل الرّحمه از برابر من رفت

 

نیست کمر درد من به خاطر اکبر

دردم از این است که برادر من رفت

 

گفتم ابوالفضل هست غصه ندارم

عیب ندارد اگر که اکبر من رفت

 

بس که بلند است هلهله به گمانم

کوفه خبردار شد که لشگر من رفت

 

زود زمین خوردن من علتش این است

تیر به بال تو خورد و در پر من رفت

 

چشم قشنگ تو سه شعبۀ مسموم

وای چه‌ها بر تو ای برادر من رفت

 

خواهر من یک به یک به اهل حرم گفت

وای ابوالفضل رفت... معجر من رفت

 

گفت مرا هم ببر به علقمه گفتم :

زودتر از رفتن تو مادر من رفت

 

رفتی و با رفتن تو دست حرامی

تا بغل گوشوارۀ دختر من رفت

 

طفل رضیع مرا رباب کفن کرد

فکر کنم دیدۀ آب آور من رفت

 

جان حسین روی نیزه باش مراقب

دیدی اگر سمت کوفه خواهر من رفت

یک جبل الرّحمه از برابر من رفت

رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت

هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت

 

پشت و پناه یکی دو روزۀ من، نه!

یک جبل الرّحمه از برابر من رفت

 

نیست کمر درد من به خاطر اکبر

دردم از این است که برادر من رفت

 

گفتم ابوالفضل هست غصه ندارم

عیب ندارد اگر که اکبر من رفت

 

بس که بلند است هلهله به گمانم

کوفه خبردار شد که لشگر من رفت

 

زود زمین خوردن من علتش این است

تیر به بال تو خورد و در پر من رفت

 

چشم قشنگ تو سه شعبۀ مسموم

وای چه‌ها بر تو ای برادر من رفت

 

خواهر من یک به یک به اهل حرم گفت

وای ابوالفضل رفت... معجر من رفت

 

گفت مرا هم ببر به علقمه گفتم :

زودتر از رفتن تو مادر من رفت

 

رفتی و با رفتن تو دست حرامی

تا بغل گوشوارۀ دختر من رفت

 

طفل رضیع مرا رباب کفن کرد

فکر کنم دیدۀ آب آور من رفت

 

جان حسین روی نیزه باش مراقب

دیدی اگر سمت کوفه خواهر من رفت

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×