مشخصات شعر

کابوس مقتل

 پای دختر بچه وقتی غرق تاول می‌شود

 پا به پایش کاروانی هم معطل می‌شود

 

 دست بسته خواب هم باشد بیافتد از شتر

 پهلوان باشد دچار درد مفصل می‌شود

 

 غیر موهای سرم در این سفر از دست شمر

 خواب هم آشفته با کابوس مقتل می‌شود

 

 حق بده با دست اگر دنبال لب‌های توأم

 بعد چندی تار دیدن چشم تنبل می‌شود

 

 پاره‌های چادرم را بسکه بستم روی زخم

 چادرم دارد به یک معجر مبدل می‌شود

 

 استخوان‌هایم ترک دارند فکرش را نکن

 تو در آغوشم بیایی مشکلم حل می‌شود

کابوس مقتل

 پای دختر بچه وقتی غرق تاول می‌شود

 پا به پایش کاروانی هم معطل می‌شود

 

 دست بسته خواب هم باشد بیافتد از شتر

 پهلوان باشد دچار درد مفصل می‌شود

 

 غیر موهای سرم در این سفر از دست شمر

 خواب هم آشفته با کابوس مقتل می‌شود

 

 حق بده با دست اگر دنبال لب‌های توأم

 بعد چندی تار دیدن چشم تنبل می‌شود

 

 پاره‌های چادرم را بسکه بستم روی زخم

 چادرم دارد به یک معجر مبدل می‌شود

 

 استخوان‌هایم ترک دارند فکرش را نکن

 تو در آغوشم بیایی مشکلم حل می‌شود

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×