مشخصات شعر

ششم محرم؛ نعلهای تازه

گلبرگ‌های یاسمنت زیر و رو شده

باغی از آهِ شعله زنت زیر و رو شده

 

پیراهنی که بر بدنت بود کنده‌اند

پیراهنی که شد کفنت زیر و رو شده

 

یک دشت سنگ بوسه بر روی گونه‌ات زده

یک دشت نیزه دور تنت زیر و رو شده

 

با من بگو به دستِ که افتاد کاکلت

این طور زلف پر شکنت زیر و رو شده

 

تقصیر استخوان سر راه مانده است

شکل نفس نفس زدنت زیر و رو شده

 

این نعل‌های تازه چه کردند، وای من

چشمت، لبت، رُخَت، دهنت زیر و رو شده...

ششم محرم؛ نعلهای تازه

گلبرگ‌های یاسمنت زیر و رو شده

باغی از آهِ شعله زنت زیر و رو شده

 

پیراهنی که بر بدنت بود کنده‌اند

پیراهنی که شد کفنت زیر و رو شده

 

یک دشت سنگ بوسه بر روی گونه‌ات زده

یک دشت نیزه دور تنت زیر و رو شده

 

با من بگو به دستِ که افتاد کاکلت

این طور زلف پر شکنت زیر و رو شده

 

تقصیر استخوان سر راه مانده است

شکل نفس نفس زدنت زیر و رو شده

 

این نعل‌های تازه چه کردند، وای من

چشمت، لبت، رُخَت، دهنت زیر و رو شده...

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×