مشخصات شعر

به دست شما هست انگشتری

تو آن هفتمین قبلۀ باوری

امام پس از موسی جعفری

 

تو در امتداد علی نازلی

تو رودی و دنبالۀ کوثری

 

نیازی نداری به این چیزها

تو هشتم ولی عهد پیغمبری

 

غروب عزایت طلوع شرر

نسیم غریبیِ پشت دری

 

چگونه است حال پریشان تو

الا ای غریب خدا؛ بهتری؟!

 

از این کوچه تا حجره‌ات می‌روی

به یاد زمین خوردن مادری

 

نفس می‌کشی ناتوان می‌شوی

نفس می‌کشی لاله می‌آوری

 

لبی پاره و استخوانی کبود

برای خدا با خودت می‌بری

 

کنار تن نقش بر حجره‌ات

نه یک دختری بود و نه خواهری

 

برای تو گیسو پریشان کند

برای تو پاره کند معجری

 

اگر چه شهید خدایی ولی

به دست شما هست انگشتری

 

از این شهر غم تا وطن می‌روی

غریبی ولی با کفن می‌روی

به دست شما هست انگشتری

تو آن هفتمین قبلۀ باوری

امام پس از موسی جعفری

 

تو در امتداد علی نازلی

تو رودی و دنبالۀ کوثری

 

نیازی نداری به این چیزها

تو هشتم ولی عهد پیغمبری

 

غروب عزایت طلوع شرر

نسیم غریبیِ پشت دری

 

چگونه است حال پریشان تو

الا ای غریب خدا؛ بهتری؟!

 

از این کوچه تا حجره‌ات می‌روی

به یاد زمین خوردن مادری

 

نفس می‌کشی ناتوان می‌شوی

نفس می‌کشی لاله می‌آوری

 

لبی پاره و استخوانی کبود

برای خدا با خودت می‌بری

 

کنار تن نقش بر حجره‌ات

نه یک دختری بود و نه خواهری

 

برای تو گیسو پریشان کند

برای تو پاره کند معجری

 

اگر چه شهید خدایی ولی

به دست شما هست انگشتری

 

از این شهر غم تا وطن می‌روی

غریبی ولی با کفن می‌روی

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×