- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
- بازدید: ۱۴۲۳
- شماره مطلب: ۲۰۷۵
-
چاپ
ماه زینب! چه دلربا شدهای
جلوۀ ذات کبریا شدهای
کعبۀ تیغ و نیزهها شدهای
زیر این چکمههای زبر و خشن
مثل قالی نخ نما شدهای
چقدر نیزه خوردهای! چه شده؟
دم عصری پر اشتها شدهای
نیزهای بوسه زد به لعل لبت
ماه زینب! چه دلربا شدهای
همۀ موی عمه گشته سپید
خوب شد خمرۀ حنا شدهای
کاوش تیغها برای زر است
تو مگر معدن طلا شدهای؟
نقشۀ ری خطوط زخم تنت
پس برای همین تو تا شدهای
با تقلا و دست و پا زدنت
باعث گریۀ خدا شدهای
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
ماه زینب! چه دلربا شدهای
جلوۀ ذات کبریا شدهای
کعبۀ تیغ و نیزهها شدهای
زیر این چکمههای زبر و خشن
مثل قالی نخ نما شدهای
چقدر نیزه خوردهای! چه شده؟
دم عصری پر اشتها شدهای
نیزهای بوسه زد به لعل لبت
ماه زینب! چه دلربا شدهای
همۀ موی عمه گشته سپید
خوب شد خمرۀ حنا شدهای
کاوش تیغها برای زر است
تو مگر معدن طلا شدهای؟
نقشۀ ری خطوط زخم تنت
پس برای همین تو تا شدهای
با تقلا و دست و پا زدنت
باعث گریۀ خدا شدهای