مشخصات شعر

سفیر صلوات

لب­‌های عطشناک تو آغاز حیات­ است

دین­ست ... یقین­ست ... عروج­ست ... صلات­ است

 

با نبض تو باید بتپد قلب جهانی

نبضی که نمایانگر محیا و ممات­ است

 

خورشید حضورت «بَقیّ الّیل و نهار» ست

هر روز، فلک از اثر نور تو مات­ است

 

تنها نه زمین! بلکه نگاهِ نگرانت

آیینۀ بالندگیِ کل کرات است

 

شش گوشه مگو! کعبۀ مقصود، همین جاست

احرام ببندید که رمی جمرات ست!

 

لبّیک بگویید که سکّان سماوات

بر عرشۀ این کشتیِ جان­بخشِ نجات ا­ست!

 

گهوارۀ موساست که با بالش خونین

افتاده به امواج پریشان فرات­ است

 

این بانگ حسینی که رسیده­ است به عالم

دعوت به ستم­ سوزی و احیاء زکات­ است

 

تکرار صدایِ عطش آلود تو در باد

تا جمعۀ موعود، مناجات سمات­ است

 

بر منبر دل‌­ها چه غریبانه نشسته ا­ست

این خطبۀ جانسوزِ «قتیل العبرات» ست

 

با بال و پری سوخته تا عرش پریده­ است

پروانۀ سرخی که سفیر صلوات ا­ست

سفیر صلوات

لب­‌های عطشناک تو آغاز حیات­ است

دین­ست ... یقین­ست ... عروج­ست ... صلات­ است

 

با نبض تو باید بتپد قلب جهانی

نبضی که نمایانگر محیا و ممات­ است

 

خورشید حضورت «بَقیّ الّیل و نهار» ست

هر روز، فلک از اثر نور تو مات­ است

 

تنها نه زمین! بلکه نگاهِ نگرانت

آیینۀ بالندگیِ کل کرات است

 

شش گوشه مگو! کعبۀ مقصود، همین جاست

احرام ببندید که رمی جمرات ست!

 

لبّیک بگویید که سکّان سماوات

بر عرشۀ این کشتیِ جان­بخشِ نجات ا­ست!

 

گهوارۀ موساست که با بالش خونین

افتاده به امواج پریشان فرات­ است

 

این بانگ حسینی که رسیده­ است به عالم

دعوت به ستم­ سوزی و احیاء زکات­ است

 

تکرار صدایِ عطش آلود تو در باد

تا جمعۀ موعود، مناجات سمات­ است

 

بر منبر دل‌­ها چه غریبانه نشسته ا­ست

این خطبۀ جانسوزِ «قتیل العبرات» ست

 

با بال و پری سوخته تا عرش پریده­ است

پروانۀ سرخی که سفیر صلوات ا­ست

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×