مشخصات شعر

سال، سال خنجر است

می‌رود به محفل امیرها، پا به پای غربت اسیرها

می­‌رود به طبل کوبِ کوفه و ... بزم کل کشیدن نفیرها

 

می‌­رسد به دیرها و دارها، می­‌رسد به مجلس قمارها

کینه‌­ها نشسته­‌اند سر به سر، با سری مقابل سریرها

 

نور چشم آسمان همین سر است، وارثِ هزارها پیمبر است

ماهتاب شام‌­های بی پگاه، آفتاب داغ زمهریرها

 

میزبان: تنِ هزار پاره­اش، آسمان غرق در ستاره­اش

میزبانِ «لاالهِ» نیزه و «یا محمد» تمام تیرها

 

میزبانِ اسب‌­های تاخته، سنگ‌­های سرخ ناشناخته

میزبانِ آتشی گداخته، گاه هم عصای خشم پیرها

 

گفته‌اند: سال، سالِ خنجر است، سال غنچه‌­های زرد و پرپر است

سر به دست بادها و پیکری، لا­به لای غربت حصیرها

 

آه ... صوت «هل اتایِ» کیست این؟ «یا غیاثُ» و «ربنای» کیست این؟

تا هنوز کوچه کوچه می‌وزد، از مناره­‌ها و بادگیرها

***

بغض کرد و نام کربلا گرفت، روی چشم­‌های عرش جا گرفت

تا قرار شد خدا نظر کند، بر دل شکستۀ کویرها

 

سال، سال خنجر است

می‌رود به محفل امیرها، پا به پای غربت اسیرها

می­‌رود به طبل کوبِ کوفه و ... بزم کل کشیدن نفیرها

 

می‌­رسد به دیرها و دارها، می­‌رسد به مجلس قمارها

کینه‌­ها نشسته­‌اند سر به سر، با سری مقابل سریرها

 

نور چشم آسمان همین سر است، وارثِ هزارها پیمبر است

ماهتاب شام‌­های بی پگاه، آفتاب داغ زمهریرها

 

میزبان: تنِ هزار پاره­اش، آسمان غرق در ستاره­اش

میزبانِ «لاالهِ» نیزه و «یا محمد» تمام تیرها

 

میزبانِ اسب‌­های تاخته، سنگ‌­های سرخ ناشناخته

میزبانِ آتشی گداخته، گاه هم عصای خشم پیرها

 

گفته‌اند: سال، سالِ خنجر است، سال غنچه‌­های زرد و پرپر است

سر به دست بادها و پیکری، لا­به لای غربت حصیرها

 

آه ... صوت «هل اتایِ» کیست این؟ «یا غیاثُ» و «ربنای» کیست این؟

تا هنوز کوچه کوچه می‌وزد، از مناره­‌ها و بادگیرها

***

بغض کرد و نام کربلا گرفت، روی چشم­‌های عرش جا گرفت

تا قرار شد خدا نظر کند، بر دل شکستۀ کویرها

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×