مشخصات شعر

به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

توفیق طوف کرب و بلا می‌رسد ز راه

کم کم هلال ماه خدا می‌رسد ز راه
اوقات ناب اهل بکاء می‌رسد ز راه

 

مهمان کند خدا همگان را به سفره‌اش
وقتی که ماه جود و سخا می‌رسد ز راه

 

گُل می‌کند به لب همه دم ذکر یا علی
زیرا بهار اهل دعا می‌رسد ز راه

 

ماه مجیر و جوشن و شب‌های عاشقی
ماه جنون و ماه صفا می‌رسد ز راه

 

دستت دراز کن چو گدا سمت سفره‌اش
وقتی گدا به پشت گدا می‌رسد ز راه

 

امضا کند خدا گذر از نار دم به دم
چون ماه توبه، ماه عطا می‌رسد ز راه

 

وقتی که ماه خوب خدا رو کند به ما
فرصت برای ترک گناه می‌رسد ز راه

 

معلوم می‌شود که عزیزی به نزد حق
وقتی بلا به پشت بلا می‌رسد ز راه

 

هر لحظه‌اش عبادت و هر ساعتش نکو
اوقات سر به سر چو طلا می‌رسد ز راه

 

پُر می‌شود فضای دل از عطر عاشقی
لَا تَقْنَطو بر اهل خطا می‌رسد ز راه

 

بس کن دگر گناه که گناه سد عاشقی است
الطاف عاشقانه جدا می‌رسد ز راه

 

می‌ترسم از گناه و امیدم به رحمتش
وقتی که ماه خوف و رجا می‌رسد ز راه

 

ماه غم علی شه لولاک می‌رسد
یعنی که ماه اشک و عزا می‌رسد ز راه

 

افطار گر کنی همه دم یاد لعل او
الطاف سیّدالشهدا می‌رسد ز راه

 

گر خوب بندگی کنی ای دل به هر صباح
توفیق طوف کرب و بلا می‌رسد ز راه

 

وقتی به یاد کرب و بلا بغض می‌کنی
صدها ملک ز ارض و سما می‌رسد ز راه

 

دنیا شود بهشت برین شک نکن دمی
وقتی قدوم شاه وفا می‌رسد ز راه

 

عَجِلْ عَلی ظُهُور وَلِیّک  خدای من
پس کی ز کعبه صاحب ما می‌رسد ز راه؟

 

از آتشت هماره بداغی  شود رها
چون شاه دین به روز جزا می‌رسد ز راه

به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

توفیق طوف کرب و بلا می‌رسد ز راه

کم کم هلال ماه خدا می‌رسد ز راه
اوقات ناب اهل بکاء می‌رسد ز راه

 

مهمان کند خدا همگان را به سفره‌اش
وقتی که ماه جود و سخا می‌رسد ز راه

 

گُل می‌کند به لب همه دم ذکر یا علی
زیرا بهار اهل دعا می‌رسد ز راه

 

ماه مجیر و جوشن و شب‌های عاشقی
ماه جنون و ماه صفا می‌رسد ز راه

 

دستت دراز کن چو گدا سمت سفره‌اش
وقتی گدا به پشت گدا می‌رسد ز راه

 

امضا کند خدا گذر از نار دم به دم
چون ماه توبه، ماه عطا می‌رسد ز راه

 

وقتی که ماه خوب خدا رو کند به ما
فرصت برای ترک گناه می‌رسد ز راه

 

معلوم می‌شود که عزیزی به نزد حق
وقتی بلا به پشت بلا می‌رسد ز راه

 

هر لحظه‌اش عبادت و هر ساعتش نکو
اوقات سر به سر چو طلا می‌رسد ز راه

 

پُر می‌شود فضای دل از عطر عاشقی
لَا تَقْنَطو بر اهل خطا می‌رسد ز راه

 

بس کن دگر گناه که گناه سد عاشقی است
الطاف عاشقانه جدا می‌رسد ز راه

 

می‌ترسم از گناه و امیدم به رحمتش
وقتی که ماه خوف و رجا می‌رسد ز راه

 

ماه غم علی شه لولاک می‌رسد
یعنی که ماه اشک و عزا می‌رسد ز راه

 

افطار گر کنی همه دم یاد لعل او
الطاف سیّدالشهدا می‌رسد ز راه

 

گر خوب بندگی کنی ای دل به هر صباح
توفیق طوف کرب و بلا می‌رسد ز راه

 

وقتی به یاد کرب و بلا بغض می‌کنی
صدها ملک ز ارض و سما می‌رسد ز راه

 

دنیا شود بهشت برین شک نکن دمی
وقتی قدوم شاه وفا می‌رسد ز راه

 

عَجِلْ عَلی ظُهُور وَلِیّک  خدای من
پس کی ز کعبه صاحب ما می‌رسد ز راه؟

 

از آتشت هماره بداغی  شود رها
چون شاه دین به روز جزا می‌رسد ز راه

۱ نظر
 
  • محمد ۱۴۰۱/۰۱/۱۳

    احسنت آقای بداغی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×