مشخصات شعر

بغض انارینه

آن ظهر که فریاد عطش از جگرت ریخت

باران غزل‌های خدا دور و برت ریخت

 

قرآنی و «والشّمس» نگاه تو غم‌آلود

بر خاک چه شد واژه به واژه «قمر»ت ریخت

 

ای عشق که در پیلۀ پرواز بسوزی

پروانگی‌ات سوخت و از بال و پرت ریخت

 

خورشید شریک غم تو، جرعه به جرعه

در بدرقه‌ات داغ سفر پشت سرت ریخت

 

پیغمبر من! وقت عروج تو رسیده است

انگیزۀ معراج، خدا در سفرت ریخت ...

 

لب تشنگی‌ات مبدأ تاریخ عطش بود

آن ظهر که فریاد عطش از جگرت رخت

 

گودال پر از بغض انارینۀ سیب است

تا «ناحیه» از ندبۀ سرخ پسرت ریخت

بغض انارینه

آن ظهر که فریاد عطش از جگرت ریخت

باران غزل‌های خدا دور و برت ریخت

 

قرآنی و «والشّمس» نگاه تو غم‌آلود

بر خاک چه شد واژه به واژه «قمر»ت ریخت

 

ای عشق که در پیلۀ پرواز بسوزی

پروانگی‌ات سوخت و از بال و پرت ریخت

 

خورشید شریک غم تو، جرعه به جرعه

در بدرقه‌ات داغ سفر پشت سرت ریخت

 

پیغمبر من! وقت عروج تو رسیده است

انگیزۀ معراج، خدا در سفرت ریخت ...

 

لب تشنگی‌ات مبدأ تاریخ عطش بود

آن ظهر که فریاد عطش از جگرت رخت

 

گودال پر از بغض انارینۀ سیب است

تا «ناحیه» از ندبۀ سرخ پسرت ریخت

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×