- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۶/۱۹
- بازدید: ۱۸۰۲
- شماره مطلب: ۱۸۵۸
-
چاپ
مثل مادر
دخترم! صبور باش مثل مادرم که بود
شکوهای ز غم نکرد، مخفیانه میسرود
دست مهربان من گرچه بر سرت نبود
دستهای عمّه اشک از دو دیدهات زدود
مثل شمع گریه کن سوزناک و بیصدا
چون ترنّم سحر، همصدای حلق رود
رنگ آسمان گرفت صورت نجیب تو
گیسویت سپید شد، مثل مادرم چه زود!
مهربانِ خستهام، خوبِ دل شکستهام
پیش چشم آسمان، باز کردهای صعود
گرچه غصههای تو، قصّهای نگفتنی است
دخترم صبور باش مثل مادرم که بود ...
مثل مادر
دخترم! صبور باش مثل مادرم که بود
شکوهای ز غم نکرد، مخفیانه میسرود
دست مهربان من گرچه بر سرت نبود
دستهای عمّه اشک از دو دیدهات زدود
مثل شمع گریه کن سوزناک و بیصدا
چون ترنّم سحر، همصدای حلق رود
رنگ آسمان گرفت صورت نجیب تو
گیسویت سپید شد، مثل مادرم چه زود!
مهربانِ خستهام، خوبِ دل شکستهام
پیش چشم آسمان، باز کردهای صعود
گرچه غصههای تو، قصّهای نگفتنی است
دخترم صبور باش مثل مادرم که بود ...