مشخصات شعر

بسیار دعا زینب کبری کند امشب

با خود بگذارید که نجوا کند امشب

این روح مگر بال و پری واکند امشب

 

یک لحظه دگر طاقت این هجر ندارد

سخت است تحمل، غم زهرا کند امشب

 

این فرقِ ترک خورده تسلی شدنی نیست

جز فاطمه‌اش کیست تسلا کند امشب

 

اسرار مگوی علی و چاه بماند

با فاطمه خود حلِّ معما کند امشب

 

مردی که جدا از دل محراب نمی‌شد

بایست که بالِشت، مصلی کند امشب

 

ای کاش بگویند به زینب خبری نیست

بگذار پرستاریِ بابا کند امشب

 

شد زنده دگر بار شب سخت وصیت

بگذار کمی زمزمه مولا کند امشب

 

زان بسته که جبریل سفارش به نبی داشت

باید کفنِ تازه‌تری واکند امشب

 

فرمود: حسینم! حسنم سخت غریب است

بسیار دعا زینب کبری کند امشب

 

این سنّتِ تشییعِ غریبانه به جا ماند

می‌خواست علی یاد ز زهرا کند امشب

 

بسیار دعا زینب کبری کند امشب

با خود بگذارید که نجوا کند امشب

این روح مگر بال و پری واکند امشب

 

یک لحظه دگر طاقت این هجر ندارد

سخت است تحمل، غم زهرا کند امشب

 

این فرقِ ترک خورده تسلی شدنی نیست

جز فاطمه‌اش کیست تسلا کند امشب

 

اسرار مگوی علی و چاه بماند

با فاطمه خود حلِّ معما کند امشب

 

مردی که جدا از دل محراب نمی‌شد

بایست که بالِشت، مصلی کند امشب

 

ای کاش بگویند به زینب خبری نیست

بگذار پرستاریِ بابا کند امشب

 

شد زنده دگر بار شب سخت وصیت

بگذار کمی زمزمه مولا کند امشب

 

زان بسته که جبریل سفارش به نبی داشت

باید کفنِ تازه‌تری واکند امشب

 

فرمود: حسینم! حسنم سخت غریب است

بسیار دعا زینب کبری کند امشب

 

این سنّتِ تشییعِ غریبانه به جا ماند

می‌خواست علی یاد ز زهرا کند امشب

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×