مشخصات شعر

به مناسبت نیمۀ شعبان

عشق حسین بن علی می‌آید از راه

ما بنده‌ایم و اختیار از خود نداریم

جز آنکه سر بر خاک پای تو گذاریم

 

ما را گدای کوی دلبر خلق کردند

ما با گدای تو شدن سرمایه داریم

 

تو آفتابِ ابرهایِ طول هفته

ما ابر صبح جمعه‌های انتظاریم

 

جمعه اگر چه روز تعطیل است، اما

ما بیشتر در آن پیِ انجام کاریم

 

جمعه همیشه روز گریه، روز ندبه

لطفاً به ما امشب بگو تا کی بباریم

 

امشب گدایان! نیمۀ شعبان رسیده

یوسف سر دروازۀ کنعان رسیده

 

امشب کنیزی رتبه می‌گیرد زِ ارباب

تعبیر می‌گردد برایش اصل آن خواب

 

خوابی که تعبیرش امام عصر ما بود

خوابی که شد نرگس برایش سخت بی‌تاب

 

فردا خدا از بطن نرگس بر خلایق

افشاء نماید صورت آن گنج نایاب

 

فردا خدا خورشید خود را می‌نماید

فردا مرا ای آسمان، دریاب! دریاب!

 

فردا شود پیشانی و لب‌های مهدی

از بوسه‌های عسکری سیراب سیراب

 

جاءَالحقی خوانَد به اذن و امر آقا

گوید که انَّ الباطلَ کانَ زَهوقا

 

امشب جهان پیراهنی نوتر به بر کرد

امشب حکیمه حکمت حق را نظر کرد

 

امشب خدا آزادی نوع بشر را

چون نغمه‌ای در سینۀ مرغ سحر کرد

 

مرغ سحر با نغمۀ میلاد موعود

گوش شیاطین را به یک آواز کر کرد

 

ارباب، خود بعد از ولادت با لبانش

اطرافیان را از گُل رویش خبر کرد

 

اربابمان در نیمۀ شعبان رسید و

دامان نرگس را پُر از شمس و قمر کرد

 

نرگس! شکوه عزّتت بادا مبارک

طاووس اهل جنّتت بادا مبارک

 

وقتی خدا بر ماه روی او بنازد

خورشید باید رنگ از صورت ببازد

 

او آمده تا که به امر حق تعالی

دین را به دست حیدریِّ خود بسازد

 

آمد که تا با ذوالفقار صبر مولا

بر دشمنان آلِ پیغمبر بتازد

 

با یالثارات الحسینش می‌رسد تا

همچون ابوفاضل علم را برفرازد

 

می‌آید و با یک اناالمهدی تمامِ

گریه کنانِ جدّ خود را می‌نوازد

 

عشق حسین بن علی می‌آید از راه

ذکر لبش نِعمَ الوَکیل و حَسبُنَاالله

 

ما تشنۀ رویش شدیم، الحمدلله

آوارۀ کویش شدیم، الحمدلله

 

همچون سیاهه لشگری ویلان و سیلان

در خال هندویش شدیم، الحمدلله

 

اِنّا اِلیهِ راجعون گفتیم و آخر

چون قطره‌ای سویش شدیم، الحمدلله

 

در پای محراب نماز و ذکر و قرآن

محتاج ابرویش شدیم، الحمدلله

 

با عطر یاس روضه‌های مادر او

آشفتۀ بویش شدیم، الحمدلله

 

ما چارده سرمایۀ نایاب داریم

شکر خدا، شکر خدا ارباب داریم

 

فردا فرشته می‌گشاید دور او پر

روحُ القُدُس دور و بَرَش گردد کبوتر

 

او را بَرَد در آسمان هفتگانه

تا قدسیان قنداقه‌اش گیرند در بَر

 

او رفت و مادر در پی اش آشفته گردید

نرگس زِ دوریِّ شقایق گشت پرپر

 

فرمود بر او عسکری: آرام! آرام!

می‌آورد قنداقه را حق سوی مادر

 

شاعر شب عید خدا از سامرا تو

بردی دل ما را کنار امِّ اصغر

 

ارباب ما را از خجالت آب کردند

با یک سه شعبه طفل را سیراب کردند

به مناسبت نیمۀ شعبان

عشق حسین بن علی می‌آید از راه

ما بنده‌ایم و اختیار از خود نداریم

جز آنکه سر بر خاک پای تو گذاریم

 

ما را گدای کوی دلبر خلق کردند

ما با گدای تو شدن سرمایه داریم

 

تو آفتابِ ابرهایِ طول هفته

ما ابر صبح جمعه‌های انتظاریم

 

جمعه اگر چه روز تعطیل است، اما

ما بیشتر در آن پیِ انجام کاریم

 

جمعه همیشه روز گریه، روز ندبه

لطفاً به ما امشب بگو تا کی بباریم

 

امشب گدایان! نیمۀ شعبان رسیده

یوسف سر دروازۀ کنعان رسیده

 

امشب کنیزی رتبه می‌گیرد زِ ارباب

تعبیر می‌گردد برایش اصل آن خواب

 

خوابی که تعبیرش امام عصر ما بود

خوابی که شد نرگس برایش سخت بی‌تاب

 

فردا خدا از بطن نرگس بر خلایق

افشاء نماید صورت آن گنج نایاب

 

فردا خدا خورشید خود را می‌نماید

فردا مرا ای آسمان، دریاب! دریاب!

 

فردا شود پیشانی و لب‌های مهدی

از بوسه‌های عسکری سیراب سیراب

 

جاءَالحقی خوانَد به اذن و امر آقا

گوید که انَّ الباطلَ کانَ زَهوقا

 

امشب جهان پیراهنی نوتر به بر کرد

امشب حکیمه حکمت حق را نظر کرد

 

امشب خدا آزادی نوع بشر را

چون نغمه‌ای در سینۀ مرغ سحر کرد

 

مرغ سحر با نغمۀ میلاد موعود

گوش شیاطین را به یک آواز کر کرد

 

ارباب، خود بعد از ولادت با لبانش

اطرافیان را از گُل رویش خبر کرد

 

اربابمان در نیمۀ شعبان رسید و

دامان نرگس را پُر از شمس و قمر کرد

 

نرگس! شکوه عزّتت بادا مبارک

طاووس اهل جنّتت بادا مبارک

 

وقتی خدا بر ماه روی او بنازد

خورشید باید رنگ از صورت ببازد

 

او آمده تا که به امر حق تعالی

دین را به دست حیدریِّ خود بسازد

 

آمد که تا با ذوالفقار صبر مولا

بر دشمنان آلِ پیغمبر بتازد

 

با یالثارات الحسینش می‌رسد تا

همچون ابوفاضل علم را برفرازد

 

می‌آید و با یک اناالمهدی تمامِ

گریه کنانِ جدّ خود را می‌نوازد

 

عشق حسین بن علی می‌آید از راه

ذکر لبش نِعمَ الوَکیل و حَسبُنَاالله

 

ما تشنۀ رویش شدیم، الحمدلله

آوارۀ کویش شدیم، الحمدلله

 

همچون سیاهه لشگری ویلان و سیلان

در خال هندویش شدیم، الحمدلله

 

اِنّا اِلیهِ راجعون گفتیم و آخر

چون قطره‌ای سویش شدیم، الحمدلله

 

در پای محراب نماز و ذکر و قرآن

محتاج ابرویش شدیم، الحمدلله

 

با عطر یاس روضه‌های مادر او

آشفتۀ بویش شدیم، الحمدلله

 

ما چارده سرمایۀ نایاب داریم

شکر خدا، شکر خدا ارباب داریم

 

فردا فرشته می‌گشاید دور او پر

روحُ القُدُس دور و بَرَش گردد کبوتر

 

او را بَرَد در آسمان هفتگانه

تا قدسیان قنداقه‌اش گیرند در بَر

 

او رفت و مادر در پی اش آشفته گردید

نرگس زِ دوریِّ شقایق گشت پرپر

 

فرمود بر او عسکری: آرام! آرام!

می‌آورد قنداقه را حق سوی مادر

 

شاعر شب عید خدا از سامرا تو

بردی دل ما را کنار امِّ اصغر

 

ارباب ما را از خجالت آب کردند

با یک سه شعبه طفل را سیراب کردند

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×