مشخصات شعر

با احترام تمام به دوست و برادرم قادر دلاور نژاد

تصویر تو

در خواب‌های بی سر و سامانمان بمان
ای آخرین ستارۀ اندوه ِ آسمان

در کنج خلوت شب تشویش رخنه کن
با ما سرود ِمی‌‌رسم از راه را بخوان

تصویر تو بزرگترین باور من است
مردی همیشه داشته لبخند بر لبان

مردی شبیه قصۀ خرما و نان عزیز
مردی شبیه قصۀ بابای مهربان

مردی شبیه تشنگی و بغض کودکان
مردی شبیه قصۀ سرخ ستارگان

مردی شبیه ماه، مردی بریده دست
مردی شبیه مردترین مرد داستان

تصویر تو بزرگتر از باور من است
ای آشنای گمشدۀ ناشناسمان

تا کی تمام هفته همین شعر باشد و
آواز دلشکستۀ امید، بعد از آن

جمعه به جمعه قصه به تکرار می‌رسد
آواز دلشکستۀ ما، اشک جمکران

هفته به هفته خسته‌تر از قبل می‌شویم
قطره به قطره اشک پس از آن پی‌ات روان

آیینه‌ها پر از غم و تردید مانده‌اند
اشعار تلخ حسرت و یاس است بر زبان

در راه مانده‌ایم و کسی نیست در افق
تنها حضور توست امید مسافران

چشمی به راه آمدنت دوختیم و باز
گوشی به راه کعبه، بر نغمۀ اذان ...

 

با احترام تمام به دوست و برادرم قادر دلاور نژاد

تصویر تو

در خواب‌های بی سر و سامانمان بمان
ای آخرین ستارۀ اندوه ِ آسمان

در کنج خلوت شب تشویش رخنه کن
با ما سرود ِمی‌‌رسم از راه را بخوان

تصویر تو بزرگترین باور من است
مردی همیشه داشته لبخند بر لبان

مردی شبیه قصۀ خرما و نان عزیز
مردی شبیه قصۀ بابای مهربان

مردی شبیه تشنگی و بغض کودکان
مردی شبیه قصۀ سرخ ستارگان

مردی شبیه ماه، مردی بریده دست
مردی شبیه مردترین مرد داستان

تصویر تو بزرگتر از باور من است
ای آشنای گمشدۀ ناشناسمان

تا کی تمام هفته همین شعر باشد و
آواز دلشکستۀ امید، بعد از آن

جمعه به جمعه قصه به تکرار می‌رسد
آواز دلشکستۀ ما، اشک جمکران

هفته به هفته خسته‌تر از قبل می‌شویم
قطره به قطره اشک پس از آن پی‌ات روان

آیینه‌ها پر از غم و تردید مانده‌اند
اشعار تلخ حسرت و یاس است بر زبان

در راه مانده‌ایم و کسی نیست در افق
تنها حضور توست امید مسافران

چشمی به راه آمدنت دوختیم و باز
گوشی به راه کعبه، بر نغمۀ اذان ...

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×