مشخصات شعر

روز میلاد شما، روز عطا و کرم است

باز هم شعر سر شور و تغزّل دارد

دفتر من چقدر رایحۀ گل دارد

به نگاه تو قلم دست توسل دارد

 

جلوۀ ذات خدایی، لک لبیک حسین

دلبر کرببلایی، لک لبیک حسین

 

بر گِل شیعه نوشتند شما اربابی

ای گُل شیعه نوشتند شما اربابی

به دل شیعه نوشتند شما اربابی

 

دارد این زمزمه از عرش خدا می‌آید

لفظ ارباب، خدایی به شما می‌آید

 

ای که شد زائر تو، شمس و قمر، ارض و فلک

ای که هستی به سر سفرۀ هر شیعه نمک

 

لعن شیعه: لَعَنَ الله قومً قَتَلَک

روز میلاد شما، روز عطا و کرم است

پر قنداقه‌ات ارباب، گنه پوش همه است

 

آی ارباب، بیا پای به دنیا بگذار

روی چشمان زمین، عرش خدا، پا بگذار

سر خود را به روی دامن زهرا بگذار

 

جرعۀ معرفت از سینۀ کوثر، تو بنوش

شیر توحید ز انگشت پیمبر، تو بنوش

 

غمت ارباب، دلیل تب پیغمبرهاست

نام تو ذکر نماز شب پیغمبرهاست

لب تو بوسه سرای لب پیغمبرهاست

 

زینت دوش نبی، آینه دار ثقلین

تو حسینی، تو حسینی، توحسینی، تو حسین

 

دست خالی من از لطف تو پر برکت شد

قلب من، خانۀ مهر تو شد و هیأت شد

در عبادات من این سینه زنی عزّت شد

 

بی حسین بن علی، دل چو خسی در باد است

با حسین بن علی، سینه حسین آباد است

 

شیعه از روز ازل بوده نمک گیر حسین

بندۀ دلشدۀ پای به زنجیر حسین

مادرت خواسته نوکر بشود پیر حسین

 

کار زهراست که شد شیعۀ تو، نوکر تو

من جوانیم شده، نذر علی اکبر تو

 

عرش نوکر، به خدا سقف همین هیأت‌هاست

هر کجا شیعۀ مولاست، حسینیّه به پاست

دشمنش کور شود، پرچم آقا بالاست

 

هیأتم بخشی از استان حسین است، حسین

کشورم، کشور ایران حسین است، حسین

 

تو که خود تشنه لب کرببلایی ارباب

عطش نوکر خود را به زلالی دریاب

این که گفتند شده مهریۀ زهرا، آب

 

پس چرا نام شما تشنه لب کرببلاست؟

حرم حضرت عباس چرا از تو جداست؟

 

روز میلاد شما، روز عطا و کرم است

باز هم شعر سر شور و تغزّل دارد

دفتر من چقدر رایحۀ گل دارد

به نگاه تو قلم دست توسل دارد

 

جلوۀ ذات خدایی، لک لبیک حسین

دلبر کرببلایی، لک لبیک حسین

 

بر گِل شیعه نوشتند شما اربابی

ای گُل شیعه نوشتند شما اربابی

به دل شیعه نوشتند شما اربابی

 

دارد این زمزمه از عرش خدا می‌آید

لفظ ارباب، خدایی به شما می‌آید

 

ای که شد زائر تو، شمس و قمر، ارض و فلک

ای که هستی به سر سفرۀ هر شیعه نمک

 

لعن شیعه: لَعَنَ الله قومً قَتَلَک

روز میلاد شما، روز عطا و کرم است

پر قنداقه‌ات ارباب، گنه پوش همه است

 

آی ارباب، بیا پای به دنیا بگذار

روی چشمان زمین، عرش خدا، پا بگذار

سر خود را به روی دامن زهرا بگذار

 

جرعۀ معرفت از سینۀ کوثر، تو بنوش

شیر توحید ز انگشت پیمبر، تو بنوش

 

غمت ارباب، دلیل تب پیغمبرهاست

نام تو ذکر نماز شب پیغمبرهاست

لب تو بوسه سرای لب پیغمبرهاست

 

زینت دوش نبی، آینه دار ثقلین

تو حسینی، تو حسینی، توحسینی، تو حسین

 

دست خالی من از لطف تو پر برکت شد

قلب من، خانۀ مهر تو شد و هیأت شد

در عبادات من این سینه زنی عزّت شد

 

بی حسین بن علی، دل چو خسی در باد است

با حسین بن علی، سینه حسین آباد است

 

شیعه از روز ازل بوده نمک گیر حسین

بندۀ دلشدۀ پای به زنجیر حسین

مادرت خواسته نوکر بشود پیر حسین

 

کار زهراست که شد شیعۀ تو، نوکر تو

من جوانیم شده، نذر علی اکبر تو

 

عرش نوکر، به خدا سقف همین هیأت‌هاست

هر کجا شیعۀ مولاست، حسینیّه به پاست

دشمنش کور شود، پرچم آقا بالاست

 

هیأتم بخشی از استان حسین است، حسین

کشورم، کشور ایران حسین است، حسین

 

تو که خود تشنه لب کرببلایی ارباب

عطش نوکر خود را به زلالی دریاب

این که گفتند شده مهریۀ زهرا، آب

 

پس چرا نام شما تشنه لب کرببلاست؟

حرم حضرت عباس چرا از تو جداست؟

 

۱ نظر
 
  • محمد حسین اربابی فر ۱۳۹۴/۰۳/۲۵

    تیتر این شعر رو لطفا تغییر بدید متشکرم

  • پاسخ نویسنده متن ۱۳۹۴/۰۳/۲۵

    اصلاح شد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×