مشخصات شعر

بوسید روی ماهت و گفتا که محشری

هم در مقام و نام و جلالت تو اکبری
هم اینکه در عشیره شما ازهمه سری


گفتا اگر که ختم رسالت نمی‌رسید
حتما تو آخرین نبی هستی، پیمبری


وقتی تو را به دست پدر داد مادرت
بوسید روی ماهت و گفتا که محشری


باید برای رزم تو لشکر بیاورند
الحق عرب ندیده شبیهت دلاوری


وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد
دشمن ندید اکبری یا اینکه حیدری


دشمن چشیده مزۀ شمشیر تیز تو
وقتی چو شیر بر صف او حمله می‌بری


آقا شما کرامتتان هم محمدی است  
حالا شما به کرببلایم نمی‌بری؟


صدبار گفته‌اند و ما نیز گفته‌ایم
آقا غلام دربه درت را نمی‌خری؟

بوسید روی ماهت و گفتا که محشری

هم در مقام و نام و جلالت تو اکبری
هم اینکه در عشیره شما ازهمه سری


گفتا اگر که ختم رسالت نمی‌رسید
حتما تو آخرین نبی هستی، پیمبری


وقتی تو را به دست پدر داد مادرت
بوسید روی ماهت و گفتا که محشری


باید برای رزم تو لشکر بیاورند
الحق عرب ندیده شبیهت دلاوری


وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد
دشمن ندید اکبری یا اینکه حیدری


دشمن چشیده مزۀ شمشیر تیز تو
وقتی چو شیر بر صف او حمله می‌بری


آقا شما کرامتتان هم محمدی است  
حالا شما به کرببلایم نمی‌بری؟


صدبار گفته‌اند و ما نیز گفته‌ایم
آقا غلام دربه درت را نمی‌خری؟

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×