مشخصات شعر

به مناسبت ولادت امام سجاد (ع)

نام جدت علی فراوان شد

 

تا خداوند می‌رسم با تو

با خداوند می‌رسم تا تو

 

همه در وحدت تو گم شده‌اند

من تو ما تو شما تو آنها تو

 

ما مسیر تو را عبور شدیم

راهِ سیر و سلوکی ِما تو

 

عبدم و لافقیر الا من

ربی و لاکریم الا تو

 

آنکه از تو سبو گرفته منم

بارها آبرو گرفته منم

 

چه مقامی است مادر تو شدن

مثل پروانۀ سر تو شدن

 

بال جبریل ِعرش مال خودش

راضی‌ام با کبوتر تو شدن

 

علیِّ اکبر است و آرزوی

چند سالی برادر تو شدن

 

می‌شود برتر از سلیمان شد

ظرف یک روز نوکر تو شدن

 

این غلام سیاه را نفروش

کردم عادت به قنبر تو شدن

 

به خدای یگانه می‌ارزد

کشتۀ نام اطهر تو شدن

 

پدرت هم به تو ولی می‌گفت

بابی أنت یا علی می‌گفت

 

آمدی و حسین خندان شد

همه جا جز بقیع چراغان شد

 

آمدی و به برکت نامت

نام جدت علی فراوان شد

 

مادرت شد عروس زهرا و

افتخارش نصیب ایران شد

 

آشنا با صحیفه‌اش کردی

هرکه بر سفرۀ تو مهمان شد

 

رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است

رمضان شرح ماه شعبان شد

 

عده‌ای که به پات افتادند

به مناجات راهشان دادند

 

ابر و خورشید و ماه در کارند

خاکی از زیر پات بردارند

 

تب تو تب نبود درمان بود

راویان تب تو بیمارند

 

دوستان قدیمی زهرا

به تو و مادرت بدهکارند

 

در اسیری مادرت حتی

از مقامات او خبر دارند

 

هرچه مِهریه‌اش گران باشد

باز قوم علی خریدارند

 

به غلامت بگو دعا بکند

این گرفتارها گرفتارند

 

با مناجات تو ملائکه هم

سر شب تا به صبح بیدارند

 

تا نگاهی به بالشان بکنی

از کرم خوش به حالشان بکنی

 

کاش می‌شد بنا درست کنند

گنبدی از طلا درست کنند

 

همه جای مدینه را نه، نه

لااقل پنج تا درست کنند

 

گرد و خاک بقیع را ببرند

تا برایم دوا درست کنند

 

شیعیان حاضرند با گریه

آستان تو را درست کنند

 

با النگوی دختران عجم

چند ایوانْ طلا درست کنند

 

سنگ‌ها می‌خورد بر سر تو

تا که شاید صدا درست کنند

 

عمه را زد ولی سر تو شکست

هم سر عمه هم سر تو شکست

 

به مناسبت ولادت امام سجاد (ع)

نام جدت علی فراوان شد

 

تا خداوند می‌رسم با تو

با خداوند می‌رسم تا تو

 

همه در وحدت تو گم شده‌اند

من تو ما تو شما تو آنها تو

 

ما مسیر تو را عبور شدیم

راهِ سیر و سلوکی ِما تو

 

عبدم و لافقیر الا من

ربی و لاکریم الا تو

 

آنکه از تو سبو گرفته منم

بارها آبرو گرفته منم

 

چه مقامی است مادر تو شدن

مثل پروانۀ سر تو شدن

 

بال جبریل ِعرش مال خودش

راضی‌ام با کبوتر تو شدن

 

علیِّ اکبر است و آرزوی

چند سالی برادر تو شدن

 

می‌شود برتر از سلیمان شد

ظرف یک روز نوکر تو شدن

 

این غلام سیاه را نفروش

کردم عادت به قنبر تو شدن

 

به خدای یگانه می‌ارزد

کشتۀ نام اطهر تو شدن

 

پدرت هم به تو ولی می‌گفت

بابی أنت یا علی می‌گفت

 

آمدی و حسین خندان شد

همه جا جز بقیع چراغان شد

 

آمدی و به برکت نامت

نام جدت علی فراوان شد

 

مادرت شد عروس زهرا و

افتخارش نصیب ایران شد

 

آشنا با صحیفه‌اش کردی

هرکه بر سفرۀ تو مهمان شد

 

رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است

رمضان شرح ماه شعبان شد

 

عده‌ای که به پات افتادند

به مناجات راهشان دادند

 

ابر و خورشید و ماه در کارند

خاکی از زیر پات بردارند

 

تب تو تب نبود درمان بود

راویان تب تو بیمارند

 

دوستان قدیمی زهرا

به تو و مادرت بدهکارند

 

در اسیری مادرت حتی

از مقامات او خبر دارند

 

هرچه مِهریه‌اش گران باشد

باز قوم علی خریدارند

 

به غلامت بگو دعا بکند

این گرفتارها گرفتارند

 

با مناجات تو ملائکه هم

سر شب تا به صبح بیدارند

 

تا نگاهی به بالشان بکنی

از کرم خوش به حالشان بکنی

 

کاش می‌شد بنا درست کنند

گنبدی از طلا درست کنند

 

همه جای مدینه را نه، نه

لااقل پنج تا درست کنند

 

گرد و خاک بقیع را ببرند

تا برایم دوا درست کنند

 

شیعیان حاضرند با گریه

آستان تو را درست کنند

 

با النگوی دختران عجم

چند ایوانْ طلا درست کنند

 

سنگ‌ها می‌خورد بر سر تو

تا که شاید صدا درست کنند

 

عمه را زد ولی سر تو شکست

هم سر عمه هم سر تو شکست

 

۱ نظر
 
  • محمد حسین ۱۳۹۴/۰۳/۰۱

    این غلام سیاه را نفروش کردم عادت به قنبر تو شدن به خدای یگانه می‌ارزد کشتۀ نام اطهر تو شدن پدرت هم به تو ولی می‌گفت بابی أنت یا علی می‌گفت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×