مشخصات شعر

به مناسبت ولادت امام حسین (ع)

وقتی که هست کرب و بلایت، بهشت پر

هرمت گرفت و شعلۀ هیزم شروع شد
دریا تو را که دید تلاطم شروع شد

تاب و تبت رسید به مردم شروع شد
باران گرفت و عطر ترنم شروع شد


شعبان گمانم از شب سوم شروع شد

 

بابابزرگ با نفحات تو مست شد
لبخند روی لعل لبش بست، مست شد

قنداقه را گرفت سر دست مست شد
حب الحسین مست کننده است، مست شد


مستی نه از پیاله، نه از خم شروع شد

 

قلب سیه کجا و دمیدن به آینه
جز زنگ نیست تحفۀ آهن به آینه

من دلخوشم به ناز خریدن به آینه
آیینه خیره شد به من و من به آینه


آنقدر خیره شد که تبسم شروع شد

 

ای سقف صحن کرب و بلای تو آسمان
جاری است نام پاک تو در بستر زمان

شیرینی من و نمک لقمه‌ام بمان
قند لبت که ریخت روی خاک، بعد از آن


خشکید نخل و شرم پیارم شروع شد

 

فطرس به روی خاک تو از بس نوشت پر

این شد خدا برای ملایک سرشت پر

دیوار صحن و مرقد تو خشت خشت پر
وقتی که هست کرب و بلایت، بهشت پر


از نور تو درخشش انجم شروع شد

 

با تو نداشتم ز حساب و کتاب باک
از عشق توست زنده‌ام، از عشق تو هلاک

بختت بلند، مادر و بابات، آب و خاک
خاک تو را سرشت خدا مثل آب، پاک


از خاک تو بنای تیمم شروع شد

 

ای نهضتت ادامۀ راه پیامبر
مولود سومین شب ماه پیامبر

چشم تو بود وصل نگاه پیامبر
با آه تو بلند شد آه پیامبر


نامت به لب نشست و تألم شروع شد

 

کرب و بلا که قبلۀ بیت الحرام شد

وقت نماز، نام تو ذکر مدام شد

دنیا برای نوکرت آقا به کام شد

دادم سلام و رکعت چارم تمام شد


مستی ولی ز رکعت پنجم شروع شد

به مناسبت ولادت امام حسین (ع)

وقتی که هست کرب و بلایت، بهشت پر

هرمت گرفت و شعلۀ هیزم شروع شد
دریا تو را که دید تلاطم شروع شد

تاب و تبت رسید به مردم شروع شد
باران گرفت و عطر ترنم شروع شد


شعبان گمانم از شب سوم شروع شد

 

بابابزرگ با نفحات تو مست شد
لبخند روی لعل لبش بست، مست شد

قنداقه را گرفت سر دست مست شد
حب الحسین مست کننده است، مست شد


مستی نه از پیاله، نه از خم شروع شد

 

قلب سیه کجا و دمیدن به آینه
جز زنگ نیست تحفۀ آهن به آینه

من دلخوشم به ناز خریدن به آینه
آیینه خیره شد به من و من به آینه


آنقدر خیره شد که تبسم شروع شد

 

ای سقف صحن کرب و بلای تو آسمان
جاری است نام پاک تو در بستر زمان

شیرینی من و نمک لقمه‌ام بمان
قند لبت که ریخت روی خاک، بعد از آن


خشکید نخل و شرم پیارم شروع شد

 

فطرس به روی خاک تو از بس نوشت پر

این شد خدا برای ملایک سرشت پر

دیوار صحن و مرقد تو خشت خشت پر
وقتی که هست کرب و بلایت، بهشت پر


از نور تو درخشش انجم شروع شد

 

با تو نداشتم ز حساب و کتاب باک
از عشق توست زنده‌ام، از عشق تو هلاک

بختت بلند، مادر و بابات، آب و خاک
خاک تو را سرشت خدا مثل آب، پاک


از خاک تو بنای تیمم شروع شد

 

ای نهضتت ادامۀ راه پیامبر
مولود سومین شب ماه پیامبر

چشم تو بود وصل نگاه پیامبر
با آه تو بلند شد آه پیامبر


نامت به لب نشست و تألم شروع شد

 

کرب و بلا که قبلۀ بیت الحرام شد

وقت نماز، نام تو ذکر مدام شد

دنیا برای نوکرت آقا به کام شد

دادم سلام و رکعت چارم تمام شد


مستی ولی ز رکعت پنجم شروع شد

۱ نظر
 
  • طاهره ۱۳۹۵/۰۱/۲۳

    کلمه ی اول مصرع اول ( هرمت ) به چه معناست ؟

  • پاسخ نویسنده متن ۱۳۹۵/۰۱/۲۳

    هرم آتش. شعله آتش.

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×