مشخصات شعر

به مناسبت ولادت امام حسین (ع)

مصطفى شد بوسه چین از حنجر و حلقوم تو

من که هستم سائلى بر خوان انعام شما

از ازل شیرین شده کام من از نام شما

 

اینکه من دیوانه باشم آن هم از عشق خدا

بوده در آغاز خلقت حُسن اقدام شما

 

گر شکسته بال می‌خواهى بیا بنگر مرا

فطرسى بشکسته پر هستم سر بام شما

 

اى که گفتى آب کم جو تشنگى آور به دست

اى که می‌ریزد عطش از بادۀ جام شما

 

تشنگى خواهم من امشب اى خداى تشنگى

تا که جان خود فدا سازم براى تشنگى

 

بى سرو سامان شدم تا که تو سامانم دهى

کافر محضم من امشب تا که ایمانم دهى

 

بى سوادم بهره از قرآن ندارم ذره‌اى

آمدم اى روح قرآن فهم قرآنم دهى

 

زندۀ جاوید گردد هر که باشد کشته‌ات

دوست دارم تا بمیرم از دمت جانم دهى

 

فطرسم، حرّم، گنه کارم، پشیمانم حسین

آمدم تا طعم شیرینى ز گفتارم دهى

 

احتیاج من ندارد انتها اى ذوالکرم

می‌برم نام تو را تا که شود اینجا حرم

 

اى که هستى محور حبّ و ولاى اهل بیت

عشق تو ما را نموده مبتلاى اهل بیت

 

بى تو نامى از خدا هم در میان ما نبود

بى تو می‌افتاد از رونق صداى اهل بیت

 

اى که مردانه دل از پروردگارت برده‌اى

نیست عاشق بر تو مانند خداى اهل بیت

 

تا که نامت می‌شود جارى به لب‌ها یا حسین

جمع ما گیرد دگر حال و هواى اهل بیت

 

گر نبودى اسم غفّار خدا معنا نداشت

عفو و رحمت در میان هر دوعالم جا نداشت

 

شد مدینه کربلا تا که به دنیا آمدى

مادرت شد مبتلا تا که به دنیا آمدى

 

مصطفى شد بوسه چین از حنجر و حلقوم تو

چشم‌ها شد پر بکا وقتى به دنیا آمدى

 

گفت این طفل ازمن است ومن ازاویم بینِ جمع

رازها شد بر ملا وقتى به دنیا آمدى

 

بهترین معناى رحمان و رحیم امشب بود

می‌دهد عیدى خدا وقتى به دنیا آمدى

 

عید عفو و رحمت آمد عید غفران آمده

ذکر تسبیح ملک زین پس حسین جان آمده

 

رمز صبر انبیاء عشق تو بوده یا حسین

نام تو صاحبدلان را دل ربوده یا حسین

 

میهمانى خدا گر خاص می‌شد بر رسل

حق پذیرایى به روضه می‌نموده یا حسین

 

اولین بارى که باب توبه واشد در جهان

نام زیباى تو این در راه گشوده یا حسین

 

هر که را حق از براى بندگى کرده جدا

نام تو بر قلب و جان او سروده یا حسین

 

جز سعادت نیست عاشق بر رُخ ماهت شدن

جز شهادت نیست راه خاک درگاهت شدن

 

حق آن لحظه که بوسیده پیمبر حنجرت

حق آن شورى که افتاده به قلب مادرت

 

حق بابایت على و گریۀ مردانه‌اش

حق آن جمعى که گردیده سراسر مضطرت

 

حق جبریل و سلامى که ز بالا آورد

حق فطرس آن دخیل گاهوار اطهرت

 

حق آن شیرى که از کام پیمبر خورده‌اى

حق اسمى که تو را گشته نصیب از داورت

 

یک گره بر دل بزن تا صد گره را واکنى

زشتى ما را به زیبایى خود زیبا کنى

به مناسبت ولادت امام حسین (ع)

مصطفى شد بوسه چین از حنجر و حلقوم تو

من که هستم سائلى بر خوان انعام شما

از ازل شیرین شده کام من از نام شما

 

اینکه من دیوانه باشم آن هم از عشق خدا

بوده در آغاز خلقت حُسن اقدام شما

 

گر شکسته بال می‌خواهى بیا بنگر مرا

فطرسى بشکسته پر هستم سر بام شما

 

اى که گفتى آب کم جو تشنگى آور به دست

اى که می‌ریزد عطش از بادۀ جام شما

 

تشنگى خواهم من امشب اى خداى تشنگى

تا که جان خود فدا سازم براى تشنگى

 

بى سرو سامان شدم تا که تو سامانم دهى

کافر محضم من امشب تا که ایمانم دهى

 

بى سوادم بهره از قرآن ندارم ذره‌اى

آمدم اى روح قرآن فهم قرآنم دهى

 

زندۀ جاوید گردد هر که باشد کشته‌ات

دوست دارم تا بمیرم از دمت جانم دهى

 

فطرسم، حرّم، گنه کارم، پشیمانم حسین

آمدم تا طعم شیرینى ز گفتارم دهى

 

احتیاج من ندارد انتها اى ذوالکرم

می‌برم نام تو را تا که شود اینجا حرم

 

اى که هستى محور حبّ و ولاى اهل بیت

عشق تو ما را نموده مبتلاى اهل بیت

 

بى تو نامى از خدا هم در میان ما نبود

بى تو می‌افتاد از رونق صداى اهل بیت

 

اى که مردانه دل از پروردگارت برده‌اى

نیست عاشق بر تو مانند خداى اهل بیت

 

تا که نامت می‌شود جارى به لب‌ها یا حسین

جمع ما گیرد دگر حال و هواى اهل بیت

 

گر نبودى اسم غفّار خدا معنا نداشت

عفو و رحمت در میان هر دوعالم جا نداشت

 

شد مدینه کربلا تا که به دنیا آمدى

مادرت شد مبتلا تا که به دنیا آمدى

 

مصطفى شد بوسه چین از حنجر و حلقوم تو

چشم‌ها شد پر بکا وقتى به دنیا آمدى

 

گفت این طفل ازمن است ومن ازاویم بینِ جمع

رازها شد بر ملا وقتى به دنیا آمدى

 

بهترین معناى رحمان و رحیم امشب بود

می‌دهد عیدى خدا وقتى به دنیا آمدى

 

عید عفو و رحمت آمد عید غفران آمده

ذکر تسبیح ملک زین پس حسین جان آمده

 

رمز صبر انبیاء عشق تو بوده یا حسین

نام تو صاحبدلان را دل ربوده یا حسین

 

میهمانى خدا گر خاص می‌شد بر رسل

حق پذیرایى به روضه می‌نموده یا حسین

 

اولین بارى که باب توبه واشد در جهان

نام زیباى تو این در راه گشوده یا حسین

 

هر که را حق از براى بندگى کرده جدا

نام تو بر قلب و جان او سروده یا حسین

 

جز سعادت نیست عاشق بر رُخ ماهت شدن

جز شهادت نیست راه خاک درگاهت شدن

 

حق آن لحظه که بوسیده پیمبر حنجرت

حق آن شورى که افتاده به قلب مادرت

 

حق بابایت على و گریۀ مردانه‌اش

حق آن جمعى که گردیده سراسر مضطرت

 

حق جبریل و سلامى که ز بالا آورد

حق فطرس آن دخیل گاهوار اطهرت

 

حق آن شیرى که از کام پیمبر خورده‌اى

حق اسمى که تو را گشته نصیب از داورت

 

یک گره بر دل بزن تا صد گره را واکنى

زشتى ما را به زیبایى خود زیبا کنى

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×