مشخصات شعر

درددل با امام حسین (ع)

گریه‌کن‌هاى تو را قلب مصفا دادند

قبله تا طاق دو ابروى تو را کم دارد

چون نمازی است که انگار خدا کم دارد

 

همۀ خلق سر سفرۀ تو مهمانند

کرم سفرۀ تو باز گدا کم دارد

 

سر ما را به دو تا کیسه زر گرم نکن

سائل خانه‌ات این بار دعا کم دارد

 

گریه‌کن‌هاى تو را قلب مصفا دادند

هر کجا گریۀ تو نیست صفا کم دارد

 

کاروانى پى‌ات افتاد و پى‌اش افتادم

دیدم انگار سگ قافله را کم دارد

 

من پى تربت بین الحرمینم، بفرست

چون مریضى که مریض است و دوا کم دارد

 

تا رسیدن به کمالات بلا باید دید

هرکسى که نرسیده است، بلا کم دارد

 

بین حج کرببلا رفتى و یعنى حج هم

نیست مقبول اگر کرببلا کم دارد

 

خانۀ ما دو سه ماه است حسینیه شده

این وسط عکس تو را خانۀ ما کم دارد

 

عاقل آن است که مسکین اباعبدالله ست

هرکسى نیست در این خانه گدا، کم دارد

 

گریه کم دارم و فریاد زدن، پس اى داد

مانده حالا جگرم بین دو تا «کم دارد»

درددل با امام حسین (ع)

گریه‌کن‌هاى تو را قلب مصفا دادند

قبله تا طاق دو ابروى تو را کم دارد

چون نمازی است که انگار خدا کم دارد

 

همۀ خلق سر سفرۀ تو مهمانند

کرم سفرۀ تو باز گدا کم دارد

 

سر ما را به دو تا کیسه زر گرم نکن

سائل خانه‌ات این بار دعا کم دارد

 

گریه‌کن‌هاى تو را قلب مصفا دادند

هر کجا گریۀ تو نیست صفا کم دارد

 

کاروانى پى‌ات افتاد و پى‌اش افتادم

دیدم انگار سگ قافله را کم دارد

 

من پى تربت بین الحرمینم، بفرست

چون مریضى که مریض است و دوا کم دارد

 

تا رسیدن به کمالات بلا باید دید

هرکسى که نرسیده است، بلا کم دارد

 

بین حج کرببلا رفتى و یعنى حج هم

نیست مقبول اگر کرببلا کم دارد

 

خانۀ ما دو سه ماه است حسینیه شده

این وسط عکس تو را خانۀ ما کم دارد

 

عاقل آن است که مسکین اباعبدالله ست

هرکسى نیست در این خانه گدا، کم دارد

 

گریه کم دارم و فریاد زدن، پس اى داد

مانده حالا جگرم بین دو تا «کم دارد»

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×