مشخصات شعر

سقا

گفتند ماهی‌ها که آب آورده‌ای سقا
نوشیدم و دیدم شراب آورده‌ای سقا

پیچیده ابرو!  در افق عطر تو پیچیده
گل کرده‌ای در خون، گلاب آورده‌ای سقا

رفتی بپرسی: آخرین پیمان عاشق چیست؟
پیداست از چشمت جواب آورده‌ای سقا

روشن‌تری از هر شبِ دیگر، مگر این بار
از برکۀ مهتاب آب آورده‌ای سقا؟

یک آه از تار دلت، از نالۀ نی‌ها
تا پردۀ اشک رباب آورده‌ای سقا

چون ماه در منظومۀ آغوش خورشیدی
ماهی که داغ آفتاب آورده‌ای سقا

خون می‌رود، ... اما بیا یک گام این‌سوتر
حالا که تا این بیت تاب آورده‌ای سقا

یک شوره‌زار شعر می‌بینی و دیگر هیچ
آبی برای این سراب آورده‌ای سقا؟

سقا

گفتند ماهی‌ها که آب آورده‌ای سقا
نوشیدم و دیدم شراب آورده‌ای سقا

پیچیده ابرو!  در افق عطر تو پیچیده
گل کرده‌ای در خون، گلاب آورده‌ای سقا

رفتی بپرسی: آخرین پیمان عاشق چیست؟
پیداست از چشمت جواب آورده‌ای سقا

روشن‌تری از هر شبِ دیگر، مگر این بار
از برکۀ مهتاب آب آورده‌ای سقا؟

یک آه از تار دلت، از نالۀ نی‌ها
تا پردۀ اشک رباب آورده‌ای سقا

چون ماه در منظومۀ آغوش خورشیدی
ماهی که داغ آفتاب آورده‌ای سقا

خون می‌رود، ... اما بیا یک گام این‌سوتر
حالا که تا این بیت تاب آورده‌ای سقا

یک شوره‌زار شعر می‌بینی و دیگر هیچ
آبی برای این سراب آورده‌ای سقا؟

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×