مشخصات شعر

شعله‌ور در خون

جنون گل می‌نماید تا بمانی شعله‌ور در خون

گلستانی بگردی در جهانی شعله‌ور در خون

 

زمین و آسمان تا حال می‌لرزند از آن روز

که بر پا کرده‌ای آتشفشانی شعله‌ور در خون

 

تو نوحی، می‌بری هر روز هفتاد و دو دریا را

به سمت عاشقی با بادبانی شعله‌ور در خون

 

دو بال سرخ افتادند از ماه و تو می‌دیدی

که می‌رفتند سوی آسمانی شعله‌ور در خون

 

صدایت بوی باران داشت تا خواند آیۀ گل را

سرت بالای نی چون کهکشانی شعله‌ور درخون

 

و قبله در نگاه تیغ جاری شد که با حلقت

نماز آخرینت را بخوانی شعله‌ور در خون

 

دلت را ریختی ای مرد در حلقوم آهن‌ها

غزل خواندی در آتش با زبانی شعله‌ور در خون

شعله‌ور در خون

جنون گل می‌نماید تا بمانی شعله‌ور در خون

گلستانی بگردی در جهانی شعله‌ور در خون

 

زمین و آسمان تا حال می‌لرزند از آن روز

که بر پا کرده‌ای آتشفشانی شعله‌ور در خون

 

تو نوحی، می‌بری هر روز هفتاد و دو دریا را

به سمت عاشقی با بادبانی شعله‌ور در خون

 

دو بال سرخ افتادند از ماه و تو می‌دیدی

که می‌رفتند سوی آسمانی شعله‌ور در خون

 

صدایت بوی باران داشت تا خواند آیۀ گل را

سرت بالای نی چون کهکشانی شعله‌ور درخون

 

و قبله در نگاه تیغ جاری شد که با حلقت

نماز آخرینت را بخوانی شعله‌ور در خون

 

دلت را ریختی ای مرد در حلقوم آهن‌ها

غزل خواندی در آتش با زبانی شعله‌ور در خون

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×