مشخصات شعر

گریۀ آسمان‌ها

آسمان‌ها در عزایت گریه کردند ای عزیز

جسم تو در قتلگه با تیغ و نی شد ریز ریز

 

در همین کرببلا دیدم عزیز من که رفت

بر سر و رگ‌های خونی شما یک جسم تیز

 

رأس تو افتاده در دستان یک نامرد بین

گاهی آن رأست به نی، گه در تنور، گه زیر میز

 

من به کعب و تازیانه کرده‌ام عادت، شما

این همه بالای نی از چشم غمگین خون مریز

 

من به دنبال سرت گشتم ولی نایافتم

می‌دویدم سوی سر آخر به نی دیدم عزیز

گریۀ آسمان‌ها

آسمان‌ها در عزایت گریه کردند ای عزیز

جسم تو در قتلگه با تیغ و نی شد ریز ریز

 

در همین کرببلا دیدم عزیز من که رفت

بر سر و رگ‌های خونی شما یک جسم تیز

 

رأس تو افتاده در دستان یک نامرد بین

گاهی آن رأست به نی، گه در تنور، گه زیر میز

 

من به کعب و تازیانه کرده‌ام عادت، شما

این همه بالای نی از چشم غمگین خون مریز

 

من به دنبال سرت گشتم ولی نایافتم

می‌دویدم سوی سر آخر به نی دیدم عزیز

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×