مشخصات شعر

به خلوتیان شب عاشورا

خونبها

امام قافله را گرم راز می‌دیدند

نشسته در تب و تاب نماز می‌دیدند

 

چراغ هستی او را که نور قرآن بود

کنار پنجره در سوز و ساز می‌دیدند

 

به سوی درگه حق برده روی نیاز

ز عالمی اگرش بی‌نیاز می‌دیدند

 

کلام روشن او را در آن کویر عطش

به شرح واقعه‌ای جانگداز می‌دیدند

 

سری که در ره حق روی خاک‌ها افتاد

به روی نیزه چو گل سرفراز می‌دیدند

 

به هر کناری از آن قتلگاه خون‌آلود

فتاده روی زمین سروناز می‌دیدند؟

 

چه هست کیفر آن تیره‌روزها آیا

که هتک حرمت مه را مجاز می‌دیدند؟

 

چه هست کیفر آنان که ملک عالم را

همیشه با نگه حرص و آز می‌دیدند؟

 

بهای خون سحر بود با خدا ز ازل

چنین معامله را اهل راز می‌دیدند

به خلوتیان شب عاشورا

خونبها

امام قافله را گرم راز می‌دیدند

نشسته در تب و تاب نماز می‌دیدند

 

چراغ هستی او را که نور قرآن بود

کنار پنجره در سوز و ساز می‌دیدند

 

به سوی درگه حق برده روی نیاز

ز عالمی اگرش بی‌نیاز می‌دیدند

 

کلام روشن او را در آن کویر عطش

به شرح واقعه‌ای جانگداز می‌دیدند

 

سری که در ره حق روی خاک‌ها افتاد

به روی نیزه چو گل سرفراز می‌دیدند

 

به هر کناری از آن قتلگاه خون‌آلود

فتاده روی زمین سروناز می‌دیدند؟

 

چه هست کیفر آن تیره‌روزها آیا

که هتک حرمت مه را مجاز می‌دیدند؟

 

چه هست کیفر آنان که ملک عالم را

همیشه با نگه حرص و آز می‌دیدند؟

 

بهای خون سحر بود با خدا ز ازل

چنین معامله را اهل راز می‌دیدند

۱ نظر
 
  • محمد حسین اربابی فر ۱۳۹۴/۰۵/۲۶

    روتیتر این شعر معنی دارد؟

  • پاسخ نویسنده متن ۱۳۹۴/۰۵/۲۶

    روتیتر رو خود شاعر گذاشته اگر فکر میکنید مناسب نیست حذفش کنم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×