مشخصات شعر

نیمه‌ای از سیب

بالا ببر از دوشم سرو چمنم را

در قاب فلک سایۀ وجه حسنم را

 

ای زینت آغوش من ای فجر غزل‌خوان

پرواز بده بال قصیدت شدنم را

 

آفاق گواه است در آن ظهر عطش‌ناک

می‌سوخت تب داغ تو بیت الحزنم را

 

در شام غم ای محرم صحرای شهامت

کردی یله عطر سحر پیرهنم را

 

حاجی شده در مسلخ خون‌ریز شهادت

تا جلوه دهی کعبۀ سرّ و علنم را

 

تشویش غم خیمه‌ای افروخته زد نقش

دیباچۀ پرواز گل یاسمنم را

 

عهد تو که مهر ثقلین است شکستند

انگار شکستند طنین سخنم را ...

 

بر پیکر عریان تو ای صبح شفق ریز

بگذار که تن­پوش بیارم کفنم را

 

گل بستۀ داغ دل تو حجلۀ زخم است

سوزد گل یاد تو به هر شعله تنم را

 

این خاک جگرسوخته آیینۀ عشق است

خون تو نشان شد شریان بدنم را

 

ای باغ تنت نیمه‌ای از سیب رسالت

بو می‌کنم این پاره‌­ای از خویشتنم را

نیمه‌ای از سیب

بالا ببر از دوشم سرو چمنم را

در قاب فلک سایۀ وجه حسنم را

 

ای زینت آغوش من ای فجر غزل‌خوان

پرواز بده بال قصیدت شدنم را

 

آفاق گواه است در آن ظهر عطش‌ناک

می‌سوخت تب داغ تو بیت الحزنم را

 

در شام غم ای محرم صحرای شهامت

کردی یله عطر سحر پیرهنم را

 

حاجی شده در مسلخ خون‌ریز شهادت

تا جلوه دهی کعبۀ سرّ و علنم را

 

تشویش غم خیمه‌ای افروخته زد نقش

دیباچۀ پرواز گل یاسمنم را

 

عهد تو که مهر ثقلین است شکستند

انگار شکستند طنین سخنم را ...

 

بر پیکر عریان تو ای صبح شفق ریز

بگذار که تن­پوش بیارم کفنم را

 

گل بستۀ داغ دل تو حجلۀ زخم است

سوزد گل یاد تو به هر شعله تنم را

 

این خاک جگرسوخته آیینۀ عشق است

خون تو نشان شد شریان بدنم را

 

ای باغ تنت نیمه‌ای از سیب رسالت

بو می‌کنم این پاره‌­ای از خویشتنم را

۱ نظر
 
  • شیما ۱۳۹۵/۰۱/۲۲

    ای باغ تنت نیمه‌ای از سیب رسالت بو می‌کنم این پاره‌­ای از خویشتنم را

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×