مشخصات شعر

حجم تیر

دیدنت در همۀ راه معما شده است

تو کجا، نیزه کجا، وای چه با ما شده است؟

 

دیدنت سخت ولی سخت‌تر از آن این است

باز هم حرمله سرگرم تماشا شده است

 

باورم نیست که بالای سرم می‌خندی

دل من سوخته‌تر از دل لیلا شده است

 

ساربانی که نگین پدرت را دارد

چند روزی است در این قافله پیدا شده است

 

حجم تیری که علمدار زمین گیرش شد

باورم نیست که در حنجره‌ات جا شده است

 

کاش آرام رود قافله تا راه روی

بعد من نوبت لالایی زهرا شده است

 

کاش آرام رود تا که نیفتی از نی

ولی افسوس سر رأس تو دعوا شده است

 

نیزه داری که تو را می‌برد این را می‌گفت

باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است

حجم تیر

دیدنت در همۀ راه معما شده است

تو کجا، نیزه کجا، وای چه با ما شده است؟

 

دیدنت سخت ولی سخت‌تر از آن این است

باز هم حرمله سرگرم تماشا شده است

 

باورم نیست که بالای سرم می‌خندی

دل من سوخته‌تر از دل لیلا شده است

 

ساربانی که نگین پدرت را دارد

چند روزی است در این قافله پیدا شده است

 

حجم تیری که علمدار زمین گیرش شد

باورم نیست که در حنجره‌ات جا شده است

 

کاش آرام رود قافله تا راه روی

بعد من نوبت لالایی زهرا شده است

 

کاش آرام رود تا که نیفتی از نی

ولی افسوس سر رأس تو دعوا شده است

 

نیزه داری که تو را می‌برد این را می‌گفت

باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×