مشخصات شعر

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی

بند سوم: حر

حُر شرم می‌کند که به مولا نظر کند

یا از کنار خیمۀ زینب گذر کند

 

دیروز، ره به چشمۀ خورشید بسته بود

امشب چگونه روی به سوی قمر کند

 

آغاز روشناییِ آیینه، حیرت است

زان پس که از تبارِ سیاهی حذر کند

 

در غیبت سپیده، سحر هم سترون است

کوی پرتوی که آینه را بارور کند

 

خورشید گرمِ پویۀ منزل به منزل است

راهی بجو که فاصله را مختصر کند

 

یک گام تا به خانۀ خورشید بیش نیست

حاشا! که راه را قدمی دورتر کند

 

ره پوی کوی دوست چه حاجت بَرَد به پا

کو آفتاب عشق که با سر سفر کند

 

از نیمه­راهِ فاجعه برگشت سوی عشق

تا خلعتِ بلند وفا را به برکند

 

در کربلا دوباره جهان عشق را شناخت

در کربلا جهان دل خود را دوباره ساخت

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی

بند سوم: حر

حُر شرم می‌کند که به مولا نظر کند

یا از کنار خیمۀ زینب گذر کند

 

دیروز، ره به چشمۀ خورشید بسته بود

امشب چگونه روی به سوی قمر کند

 

آغاز روشناییِ آیینه، حیرت است

زان پس که از تبارِ سیاهی حذر کند

 

در غیبت سپیده، سحر هم سترون است

کوی پرتوی که آینه را بارور کند

 

خورشید گرمِ پویۀ منزل به منزل است

راهی بجو که فاصله را مختصر کند

 

یک گام تا به خانۀ خورشید بیش نیست

حاشا! که راه را قدمی دورتر کند

 

ره پوی کوی دوست چه حاجت بَرَد به پا

کو آفتاب عشق که با سر سفر کند

 

از نیمه­راهِ فاجعه برگشت سوی عشق

تا خلعتِ بلند وفا را به برکند

 

در کربلا دوباره جهان عشق را شناخت

در کربلا جهان دل خود را دوباره ساخت

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×