مشخصات شعر

کشتی ناخدای اقیانوس

 

مانده بر خاک تشنۀ صحرا، گام تلماسه‌های اقیانوس

ردّ خاکستری که می‌پیچد، بر نفس‌های گرم هر ققنوس

 

خاک را با تلاطمی خونین، آشنا کرده تربت گل‌ها

قصّۀ سرخ ظهر عاشورا، با نگاه غزل شده مأنوس

 

علقمه عشق را نشان می‌داد، با تن پاره‌پاره جان می‌داد

جرعه‌جرعه شراب چشمانش، روشنی‌بخش شعلۀ فانوس

 

لاله پهنای دشت می‌رویید، در شبیخون قصّۀ پرواز

بر دل خاک‌ها رها می‌شد، بال‌وپرهای در قفس محبوس

 

تن هفت‌آسمان که می‌لرزید، نینوا ضجّه ضجّه می‌بارید

کربلا در عزای او سرداد، با فغان نغمه‌های یا قدّوس

 

همزمان با فرات می‌گریید، مشک بی‌تاب تشنۀ عبّاس

مانده بی‌سرنشین به ساحل‌ها، کشتی ناخدای اقیانوس

کشتی ناخدای اقیانوس

 

مانده بر خاک تشنۀ صحرا، گام تلماسه‌های اقیانوس

ردّ خاکستری که می‌پیچد، بر نفس‌های گرم هر ققنوس

 

خاک را با تلاطمی خونین، آشنا کرده تربت گل‌ها

قصّۀ سرخ ظهر عاشورا، با نگاه غزل شده مأنوس

 

علقمه عشق را نشان می‌داد، با تن پاره‌پاره جان می‌داد

جرعه‌جرعه شراب چشمانش، روشنی‌بخش شعلۀ فانوس

 

لاله پهنای دشت می‌رویید، در شبیخون قصّۀ پرواز

بر دل خاک‌ها رها می‌شد، بال‌وپرهای در قفس محبوس

 

تن هفت‌آسمان که می‌لرزید، نینوا ضجّه ضجّه می‌بارید

کربلا در عزای او سرداد، با فغان نغمه‌های یا قدّوس

 

همزمان با فرات می‌گریید، مشک بی‌تاب تشنۀ عبّاس

مانده بی‌سرنشین به ساحل‌ها، کشتی ناخدای اقیانوس

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×