مشخصات شعر

تشنه لب ماندن ساقی همه جا باب شده

عطش ازخشکی لب‌های توسیراب شده

آب ازهرم ترک‌های لبت آب شده

 

بعد از آنکه تولب تشنه عطش را کشتی

تشنه لب ماندن ساقی همه جا باب شده

 

 بعد افتادن عکس تو درآیینۀ آب

 برکه ازشوق رخت خانۀ مهتاب شده

 

این فرات است که از درد غمت ـ ای دریا ـ

 بس که پیچیده به خود یکسره، گرداب شده

 

تب وتاب حرم از تشنگی و گرما نیست

 دل اهل حرم از داغ تو بی تاب شده

 

تیرها روبه سوی چشم تو خواندند نماز

همه گفتند که ابروی تومحراب شده

 

صحنه‌ای که کمرکوه شکست ازغم آن

عکس تیری است که دردیدۀ توقاب شده 

 

تشنه لب ماندن ساقی همه جا باب شده

عطش ازخشکی لب‌های توسیراب شده

آب ازهرم ترک‌های لبت آب شده

 

بعد از آنکه تولب تشنه عطش را کشتی

تشنه لب ماندن ساقی همه جا باب شده

 

 بعد افتادن عکس تو درآیینۀ آب

 برکه ازشوق رخت خانۀ مهتاب شده

 

این فرات است که از درد غمت ـ ای دریا ـ

 بس که پیچیده به خود یکسره، گرداب شده

 

تب وتاب حرم از تشنگی و گرما نیست

 دل اهل حرم از داغ تو بی تاب شده

 

تیرها روبه سوی چشم تو خواندند نماز

همه گفتند که ابروی تومحراب شده

 

صحنه‌ای که کمرکوه شکست ازغم آن

عکس تیری است که دردیدۀ توقاب شده 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×