مشخصات شعر

نذر حضرت عباس (ع)

به عمق حادثه بی اضطراب می‌رفتی

سوار مرکب خود سوی آب می‌رفتی

نه یکنواخت که با پیچ و تاب می‌رفتی

 

فرات مشکل ما را ز چشم‌های تو خواند

در آن دمی که تو با مشک آب می‌رفتی

 

مگر به طالع گهوارۀ عطش آلود

چه دیده‌ای که چنین با شتاب می‌رفتی

 

تو بال سبز دعایی که با پر آمین

به سمت عرش خدا مستجاب می‌رفتی

 

نگاه چشم تو گرچه هزار طوفان داشت

به عمق حادثه بی اضطراب می‌رفتی

 

چو آه سرد که در سینه بر نمی‌گردد

ز عمق گوشۀ درد رباب می‌رفتی

 

زکات واجب سیال نهر علقمه را

برای این که بگیری ز آب می‌رفتی

نذر حضرت عباس (ع)

به عمق حادثه بی اضطراب می‌رفتی

سوار مرکب خود سوی آب می‌رفتی

نه یکنواخت که با پیچ و تاب می‌رفتی

 

فرات مشکل ما را ز چشم‌های تو خواند

در آن دمی که تو با مشک آب می‌رفتی

 

مگر به طالع گهوارۀ عطش آلود

چه دیده‌ای که چنین با شتاب می‌رفتی

 

تو بال سبز دعایی که با پر آمین

به سمت عرش خدا مستجاب می‌رفتی

 

نگاه چشم تو گرچه هزار طوفان داشت

به عمق حادثه بی اضطراب می‌رفتی

 

چو آه سرد که در سینه بر نمی‌گردد

ز عمق گوشۀ درد رباب می‌رفتی

 

زکات واجب سیال نهر علقمه را

برای این که بگیری ز آب می‌رفتی

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×