دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
من همان نوکر حسین توام

قرّه العین مرتضی زهرا

بهجه القلب مصطفی زهرا

 

می‌شوم بنده زاد خانۀ او

می‌روم تا به عرش با زهرا

روز محشر تو می‌کنی محشر

حرف میلاد بانوی تقواست

او که الگوی عشق دوران‌هاست

 

خادمش نوح و آدم و عیسی

زنده از لطف فاطمه عیساست

محسن تو علی اصغر شد

نور زهرا شد و منور شد

شب قدر نبی مقدر شد

 

نه خدیجه به دامنش آورد

بلکه زهرا خدیجه‌آور شد

دیوارهای شهر چرا رنگ خون گرفت؟

هیئت به موقع و سر ساعت شروع شد مداح، روضه خواند و حکایت شروع شد

 

از کوچه گفت و مادر و فرزند خردسال از آن دمی که جرم و جنایت شروع شد

 

آیۀ محکم تطهیر به خون غلتیده

عشق پشت در یک خانه به خاک افتاده اشک شمع و پر پروانه به خاک افتاده

 

آیۀ محکم تطهیر به خون غلتیده نفس المرأه ریحانه به خاک افتاده

 

موپریشانی زینب به خدا عمدی نیست گیره و آینه و شانه به خاک افتاده...

 

حریم مدرسۀ کربلا

توان واژه کجا و مدیح گفتن او

قلم قناری گنگی است در سرودن او

 

کشاندنش به صحاری شعر ممکن نیست

کمیت معجزه لنگ است پیش توسن او

 

چه دختری که پدر پشت بوسه‌ها می دید

کلید گلشن فردوس را به گردن او

دوخته پیراهنی کهنه برای یک شهید

می‌‎کند یاد تبوک و بدر و خیبر بیشتر... از همه بیزار اما آه...از در بیشتر!

 

جا نماز مادری پهن است و مادر...بگذریم با دعایش این فضا می‌شد معطر بیشتر

 

بی بی سلام!

بی بی! سلام، شب شده و کرده‌ام هوات گفتم یکی دو خط بنویسم که از صفات،

کم کم زلال‌تر شوم و مثل آینه روحم جلا بگیرد و از برکت دعات  

مثل پرنده‌ها بپرم سمت آسمان مثل فرشته‌ها بزنم بال در هوات ...

دستاس را باید به خدمتکار بسپاری

نیت نمودی خویش را بر یار بسپاری

جان را به جانان با تن تبدار بسپاری

 

باید که مرهم روی زخم خویش بگذاری

سردرد خود را دست این دستار بسپاری

چادرش شعله‌ور و آب نیاورد کسی

خانه‌ای که شده خاکِ سه امامش جبریل

خانه‌ای که نرسد بر سرِ بامش جبریل

 

خانه‌ای که به سویش بود قیامش جبریل

خانه‌ای که به درش بود سلامش جبریل

بیفتد...

از چشم‌های بچه‌ها دنیا بیفتد

وقتی که در بستر تنِ بابا بیفتد

 

بابا که بیمار است، بیمار است دختر

بابا نباشد از غذا حتیٰ بیفتد

کربلا تویی...

هرکس هر آن چه دیده اگر هر کجا تویی یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی

 

در تو خدا تجلّیِ هر روزه می‌کند آیینۀ تمام نمای خدا تویی

 

میلاد تو تولد توحید و روشنی است ای مادر پدر! غرض از روشنا تویی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×