دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بی بال و پر

عمو عباس، سرم درد می‌کنه

عمو جون بال و پرم درد می‌کنه

 

شبا وقت خوابیدن کلافه‌ام

جای سنجاق رو سرم درد می‌کنه

زبان حال کبوتر کربلا با کبوترهای بقیع و مشهد

کبوترهای بقیع و حرم امام رضا!

کفترم، مثل شما پر می‌کشم رو کربلا

 

درد دل‌های شما دو هم زبون رو شنیدم

من باچشمای خودم بقیع و مشهد رو دیدم

کجای خیمه لب تشنه نشستی؟

نفس تنگه، چشا خیسه، دلا خون

گرفتار غمیم از غیبت تو

هزار و چارصد ساله غریبیم

پناه ما غریباس هیات تو

دل به یاد تو بهاره

دل من اگه نخونه، برا تو غزل ترونه

خودش اینو خوب میدونه، نباید دیگه بمونه

 

از خدا همیشه می‌خوام، که تو رو ازم نگیره

بکشه همیشه از دل، آتیش غمت زبونه

مصیبت حضرت رقیّه خاتون علیها السّلام

        

عمّه جون! بیا ببین مهمون برامون اومده

یه سر غرقه به خون، تو غم‌سرامون اومده

 

بگو بچّه‌ها دیگه گریه و زاری نکنن

از عزا بیرون بیان، آخه بابامون اومده

جام بلور

دلم تنگه دلم تنگه برادر

یه لشگر با تو می‌جنگه برادر

 

کمی آهسته‌تر جام بلورم!

که این صحرا پر از سنگه برادر

دیر نکنی...

حالا که می‌رى ىه وقت دیر نکنى

جلوى خیمه من و پیر نکنى

من به تو تکیه زدم... با رفتنت

کوه من، من و زمینگیر نکنى

آینه‌دار فاطمه (س)

آینه‌دار فاطمه، تموم حاصل باباست

شبا صدای لالائیش، تپش‌های دل باباست

 

می‌دوخت به چشمای بابا، نگاه صاف و ساده شو

وقت نماز که می‌رسید، زود می‌آورد سجاده شو

شب آخر

میاد از سمت افق صدای زنگ قافله 

روی صحرا می‌شینه، رد قشنگ قافله

 

می‌رسن به جایی که آسمونش رنگ دیگه ست

پیش نهرش یه نیستون با یه آهنگ دیگه ست

تقدیم به آستان حضرت رباب (س)
گریۀ بی حساب

تا طفلی می‌گه آب گریه‌م میگیره

من از اسم رباب گریه‌م می‌گیره

 

همیشه وقتی «بابا آب داد»و

می‌خونم تو کتاب گریه‌م میگیره

 

نه مادرم نه حتی نامادری

خونۀ من که خونۀ مراده

خدا بهم اینجا علی رو داده

چار تا غلام آوردم اینجا واسه

دو تا خانوم و دو تا آقا زاده

خاطرۀ سرخ

نقش یک خاطرۀ سرخُ تو دفتر می‌کشی

طرحی از حماسۀ عشق دو دلبر می‌کشی

 

نقش صبر و خاطرات یک فرشتۀ نجیب

رو دلِ کویری و موج شن‌آور می‌کشی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×