دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ترکیب بند فتحعلی شاه قاجار (بند سوم)

 

گردید بر سنان سر سلطان دین دریغ                    

افتاد آسمان شرف بر زمین دریغ

 

بر پیکر امام زمان زادۀ زیاد                                 

بگشاد صد هزار کمان از کمین دریغ

ترکیب بند فتحعلی شاه قاجار (بند دوم)

گردون بسوخت ز آتش غم، جان فاطمه                 

شرمی نکرد از دل سوزان فاطمه

 

از تندباد کینۀ مروانیان دریغ                               

پژمرده گشت نوگل بستان فاطمه

ترکیب بند فتحعلی شاه قاجار (بند اول)

 

در حیرتم که چرخ چرا غرق خون نشد                  

در ماتم حسین زمین واژگون نشد

 

چون آفتاب یثرب و بطحا غروب کرد                     

رخسار آفتاب چرا قیرگون نشد

بند دوازدهم از ترکیب بند محتشم کاشانی

ای چرخ، غافلی که چه بیداد کرده‌ای

وز کین چه‌ها در این ستم آباد کرده‌ای

 

بر طعنت این بس است، که با عترت رسول

بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای

بند یازدهم از ترکیب بند محتشم کاشانی

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانۀ طاقت خراب شد

 

خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

بند دهم از ترکیب بند محتشم کاشانی

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین

 

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطۀ عقوبت اهل جفا ببین

بند نهم از ترکیب بند محتشم کاشانی

این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

 

این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی

دود از میان رسانده به گردون حسین توست

بند هشتم از ترکیب بند محتشم کاشانی

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

 

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملائک هفت آسمان فتاد

بند هفتم از ترکیب بند محتشم کاشانی

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سر برهنه بر آمد ز کوهسار

 

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

بند ششم از ترکیب بند محتشم کاشانی

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریدۀ رحمت قلم زنند

 

ترسم کزین گناه، شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

بند پنجم از ترکیب بند محتشم کاشانی

چون خون ز حلق تشنۀ او بر زمین رسید

جوش از زمین به ذروۀ عرش برین رسید

 

نزدیک شد که خانۀ ایمان شود خراب

از بس شکست‌ها که به ارکان دین رسید

بند چهارم از ترکیب بند محتشم کاشانی

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسلۀ انبیا زدند

 

نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید

ز آن ضربتی که بر سر شیرِ خدا زدند

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×