دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
من که باشم که بگویم سخن از حضرت عشق؟

وحی نازل شده انگار، بر این دفتر من

قلمم کاتب و گفتند که: «حا سین یا نون»

شده تفسیر تمامی لغات این عشق

«هو لیلا و تماماً همه از دم مجنون»

 

آمدم های‌های گریه کنم

عاقبت آمدم پس از عمری

به مزارت، نه! بر مزار خودم

آمدم های‌های گریه کنم

به دل خون و داغدار خودم

 

گل صد برگ

گل صد برگِ زیر خاک! ببین

خواهرت از سفر رسیده حسین

آمدم ای غریب مادر من

با قد و قامتی خمیده حسین

 

بر پای سفرۀ تو نشستیم یا حسن

 

پا از گلیم بیشتر انداخته گدا

وقتی به خاک پات، سر انداخته گدا

اطراف صحن بال و پر انداخته گدا

گر سوی گنبدت نظر انداخته گدا

 

علت گریه

این چند روزه لرز تنت بیشتر شده

شاید تو را هم از قفس غم رها کنند

این آب از گلوی تو پایین نمی‌رود

بس کن دگر، بگو پسرت را صدا کنند

 

گل بی خار

به یا قدوس، به یارب، به زینب

عبادت می‌کند هر لب به زینب

خدا را دیده‌ام امشب به زینب

بدهکار است این مذهب به زینب

 

دو شیر ژیان

خالی از عشق هرچه غیر از دوست

دست در دست مادر آمده‌اند

این دو سرباز، این دو شیر ژیان

پا که هیچ است، با سر آمده‌اند

 

آیه‌‌های تقدیر

گاه لیلایی و گهی مجنون

گاه مجنونم و گهی لیلا

گاه خورشید و گاه آیینه

روبه‌روی همیم در همه جا

 

أین الحبیب؟

دست در دست باد می‌‌ریزد

به روی شانه گیسوان سپید

موج در موج می‌‌تراود نور

از دو چشمش، دو چشمۀ خورشید

 

کربلا حاجت ما زائرهاست

جمع کردند و پس‌انداز همه!

ما ولی خرج زیارت کردیم

چه نیازیست به دریا؟ وقتی

که به چشمان تو عادت کردیم

 

حس غربت به خانه‌ات دارى

تشنگى از نگاهتان پیداست

جگرت بى شکیب می‌سوزد

جگر پاره پاره‌ات پیش

عده‌اى نانجیب می‌سوزد

 

زینت منبرها

میشه با یک پرچم

یه‌جا هیئت باشه

میاد اونجا زهرا

حتی خلوت باشه

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×