دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شور و شیرین

به یاد آن لب شیرین که مصطفی بوسید

ز پا درآورد آخر سرشک شور مرا

 

حاصل عمر

یک مصرع است حاصل عمری که داشتم:

یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد

عید

معنی برو به کرببلا عید کن که حق

روزی هزار بار در آن عید می‌‌کند

 

آسانِ دشوار

آسان‌تر از آن نیست، ولی ماه محرم

دشوارترین کار جهان، خوردن آب است

 

مفرد

مادر به اشک روضه مرا داده است شیر

در شیرم آب کرده، ولی سود با من است

 

صلح بشر

برای صلح بشر می‌زنند مردان تیغ

اگر به صبر ببینی، حسین هم حسنی است

 

آتش

هرکس ز حسن دوست متاعی گرفته است

بیچاره من که از غمش آتش گرفته‌ام

 

تشنگی

لب تشنگی از حرمت و حرمان دو مقام است

یک روز ِ محرم نشوند این رمضان‌ها

 

مفرد

فسق لب بوسه نچیدن ز ضریح تو بود

در مقامی‌که به پایت زند اکبر، بوسه

 

راه راست

قول حسینی شنو راه مخالف مرو

راست برو تا حجاز خصم عراقی مشو

حُسن

حسن حسن است که با حسین است

گر خود حسن است و یا حسین است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×