دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
فدای اصغر

سفیر مملکت دلبرم، مرا بکشید

به جای دلبر مه پیکرم، مرا بکشید

 

به جرم غیرت اگر قطعه قطعه‌ام بکنید

به جان بلای جهان می‌خرم، مرا بکشید

بهار محرم

محرم آمده شکر خدا کنیم همه

به گریه محشر کبرى به پا کنیم همه

 

به شکر اینکه رسیدیم به عزاى حسین

ز سینه عقدۀ یک ساله وا کنیم همه

راهیان کرببلا

صد شکر می‌کنم که گرفتار تو شدم

منت نهاده اى و عزادار تو شدم

 

احرام عشق بسته به میقات آمدم

حیران کوى وصل به دیدار تو شدم

خادم الحسین

داده خدا مقام مرا خادم الحسین

ارباب خوانده نام مرا خادم الحسین

 

من بی حسین گمشده‌ای بی نشانه‌ام

بنویس پس تمام مرا خادم الحسین

بهشت چیست؟ فقط راه مستقیم حرم

 

خدا برای دم تو به ما زبان داده است

برای کرببلا آمدن توان داده است

 

بهشت چیست؟ فقط راه مستقیم حرم

خدا مسیر خودش را به ما نشان داده است

محتشم تو

در بند غم تو هستم ان شاالله

من محتشم تو هستم ان شاالله

 

شاعر شده‌ام که از شما بنویسم

صاحب قلم تو هستم ان شالله

جنت بهای یک نم اشک عزای اوست

 

ما را خدا به عشق حسین آفریده است

از او کریم تر همه عالم ندیده است

 

ریزه خور عطای حسینیم تا ابد

این لطف فاطمه است که بر ما رسیده است

تکاپوی بهشت

من می‌روم اما به تکاپوی بهشت

با جان و دلی معطر از بوی بهشت

 

هم کرب و بلا بهشت و هم شهر نجف

یعنی ز بهشت می‌روم سوی بهشت

 

مروۀ عشق

از مروۀ عشق در صفا خواهم رفت

لب تشنه پی آب بقا خواهم رفت

 

با اذن علی که اولین خورشید است

از شهر نجف به کربلا خواهم رفت

 

آهن ربای شش گوشه

دلم به خاطر زوّار ساده راه افتاد

برای اینکه شود استفاده راه افتاد

 

رسید با گذر دیگری به مرز خودش

اجازه داده، اجازه نداده راه افتاد

غم عشقت بیابان پرورم کرد

من از مشهد، من از تبریز، از شیراز و کرمانم

من از ری، اصفهان، از رشت، از اهواز و تهرانم

 

نمی‌دانم کجایی هستم، اما خوب می‌دانم

هوایی هستم و آواره‌ای در مرز مهرانم

یک پنجره از شوق

هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به سویم

می‌توانم از همین جا عطر صحنت را ببویم

 

قطره‌ام‌ اما سر دریا شدن دارم دوباره

می‌روم خود را در اقیانوس نور تو بشویم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×