دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
حیران شدۀ چرخش پرگار حسینم

در دایرۀ عشق، گرفتار حسینم

حیران شدۀ چرخش پرگار حسینم

 

فریاد زند چاک گریبان جنونم

عمری ست که منصورم و بر دار حسینم

 

 

بزم عزا

ما از حسین قول شفاعت گرفته‌ایم با یا حسین از همه سبقت گرفته‌ایم

روز الست هر که به چیزی رسید و ما  عشق حسین را به امانت گرفته‌ایم

در به در

سال‌ها هست که من دربه در اربابم

سال‌ها هست که او در پی کارم باشد

 

همۀ مردم دنیا اگرم ترک کنند

چه خیال است که ارباب کنارم باشد

 

مفرد

مادر به اشک روضه مرا داده است شیر

در شیرم آب کرده، ولی سود با من است

 

حسینی غرق خون در سینه‌ای چون کربلا دارم

شکوه شیون داغ جوانم، اوج‌ها دارم

تشرفخانۀ اشک یتیمم، خاک پا دارم

 

سلامت می‌چکد از هر شکستم، کامل النقصم

زبانی لال و قدر نه فلک دانگ صدا دارم

 

آتش

هرکس ز حسن دوست متاعی گرفته است

بیچاره من که از غمش آتش گرفته‌ام

 

چشم تو و مشک خالی عباس

به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم

قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم

 

و ما که در پی خورشید نیزه‌ات بودیم

شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم

 

ذکر لبان ما صف محشر بُود: حسین

شکر خدا که نور ولایت به ما رسید

الطاف خاندان کرامت به ما رسید

 

وقتی برای خون خدا نوحه‌خوان شدیم

بالاترین مقام عبادت به ما رسید

 

قوت غالب

 

لباس خادمی و نوکری مناسب ماست

حسین در دل طوفان خودش مراقب ماست

 

تمام سال، سر سفره‌اش نمک خوردیم

غذای روضۀ ارباب، قوت غالب ماست

 

خاک تربت

نگاهم می‌‌کند اینجا خدا زود

و می‌‌گیرد در اینجا هر دعا زود

 

سلام اول هر روضۀ تو

دلم را می‌‌برد کرببلا زود

 

اینکه ما نوکر شدیم از ربنای فاطمه است

خانه‌ای که سردر آن جای چوب پرچم است

چارچوبش تکیه گاه بانویی قامت خم است

 

هم چو سلمان‌ اندرونی رفتن این خانه‌ها

رزق هرکس نیست، حرف محرم و نامحرم است

 

شوق زیارت تو

در سینه‌ام شرارۀ غم موج می‌‌زند

وقتی دلم به سمت حرم موج می‌‌زند

 

وقت نماز جای دعای قنوت هم

فکر حرم فقط به سرم موج می‌‌زند

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×