دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شد صفا شهر نجف، مروه شده کرببلا

خوب و بد پشت سر قافله راه افتاده هر که شد عاشق این سلسله، راه افتاده

 

نا مسلمان و مسلمان به حرم می‌آیند هر زن و مرد ز هر فاصله راه افتاده

غمخانۀ احمد

همرهان بار گشایید که مقصد اینجاست

به خدا قتلگه آل محمد اینجاست

 

کربلایی که شنیدید ز جدم، همه دم

خود گواه است، که غمخانۀ احمد اینجاست

 

شوق زیارت

محرّم، اشک و روضه، شور و هیئت

هوای پر زدن، شوق زیارت

 

اگر تا کربلا رفتی دل من

مشو راضی به کمتر از شهادت

دعوت از مولاست

هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا

هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا

 

هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده‌اند

می‌دهد مولا شفا، با ما بیاید کربلا

 

زبان حال کبوتر کربلا با کبوترهای بقیع و مشهد

کبوترهای بقیع و حرم امام رضا!

کفترم، مثل شما پر می‌کشم رو کربلا

 

درد دل‌های شما دو هم زبون رو شنیدم

من باچشمای خودم بقیع و مشهد رو دیدم

بهشت

از محرم، حرمی‌ دور و بر ماه کشید

از دو چشم من و تو تا حرمش راه کشید

 

در کویر من و تو روضه گرفت و آنگاه

آب شیرین حیات از دل این چاه کشید

دوباره شور پیاده‌روی به سر دارم

 

دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب

تو را به جان عزیزت بیا مرا دریاب

 

دوباره شور پیاده روی به سر دارم

شبانه سوی حرم، گریه، زمزمه، مهتاب

 

هوای کربلا

به دل شور و نوا دارم اباالفضل

دلی درد آشنا دارم اباالفضل

 

اگر چه تازه برگشتم ولی باز

«هوای کربلا دارم اباالفضل»

آسودۀ کربلا

آسودۀ کربلا به هر فعل که هست گر خاک شود، نمی‌شود قدرش پست برمی‌دارند و سبحه‌اش می‌سازند

 می‌گردانند از شرف دست به دست

 

کعبۀ حاجت روا

السلام ای ساکن محنت سرای کربلا السلام ای مستمند و مبتلای کربلا السلام ای بر تو خار کربلا تیغ جفا السلام ای کشتۀ تیغ جفای کربلا

 

بین الحرمین

دل را به حریم یار بردن عشق است با روضۀ عشق، غصه خوردن عشق است در یک شب جمعه با شما اهل ولا بین الحرمین، جان سپردن عشق است

ورود سید الشهدا (ع) به کربلا

شاهراه عاشقان بس خوش رهیست

وعده گاه عشق خوش منزل گهیست

 

چو نرسد عاشق به کوی یار خویش

محو گردد بر رخ دلدار خویش

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×