دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
پرچم ثاراللَّهی گیرد به دوش

مرغ جانم در قفس پرواز کرد

از خودیّت تا خدا پرواز کرد

 

خنده، زن، تقدیس کن، تکبیر گو

آشیان بگرفت در آغوش هو

به مناسبت نیمۀ شعبان
از شب میلاد گوید یا لثارات الحسین

سامره امشب ز شب‌های دگر زیباتری

در جلال و در شرف امّ القرای دیگری

 

سر به سر لبریز از عطر گل پیغمبری

جنّه الفردوس یا باغ محمّد پروری

به مناسبت ولادت امام زمان (عج)
خرابه بود و سحر بود و دختر بابا

همیشه رهسپرم سوی جادۀ خورشید

منم مسافر پای پیادۀ خورشید

 

چه فرق می‌کند از پشت ابر هم باشد

به طالبش برسد استفادۀ خورشید

به مناسبت ولادت امام زمان (عج)
در دست توست پرچم سقای کربلا

مثل شروع یک جَرَیان در مسیر رود

 افتاد راه آخرمان در مسیر رود

 

دارد خبر ز آمدنی می‌دهد نسیم

 لب بسته باش و باز بمان در مسیر رود

به مناسبت نیمۀ شعبان
عشق حسین بن علی می‌آید از راه

ما بنده‌ایم و اختیار از خود نداریم

جز آنکه سر بر خاک پای تو گذاریم

 

ما را گدای کوی دلبر خلق کردند

ما با گدای تو شدن سرمایه داریم

به مناسبت ولادت امام زمان (عج)
یک نور شد حسین و، یک نور مجتبی شد

پیش از شروع خلقت، قبل از وجود آدم

 وقتی نبود حوا، وقتی نبود آدم

 

تاریک بود و خاموش، حق مانده بود با حق

 در هیچ محض، تنها، در آن سکوت مطلق

به مناسبت نیمۀ شعبان
ای کاش نبی بود که بوسد چو حسینش

عیـد است ولـی عیـد قیـام بشریت

در پرتــو میــلاد امـــام بشــریت

 

بـا دست کــرم ذات خداونـد تعـالی

زد سکــۀ اقبــال بــه نـام بشریت

مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری

باز هم روح الامین دارد غزل می‌آورد

صنعت ایهام و تشبیه و بدل می‌آورد

 

تا شود ابیات شعر من کمی دلچسب‌تر

واژه واژه بر لبم جام عسل می‌آورد

 

شعر شیرین مرا شور عجیبی داده است

واژۀ نابی که در چندین محل می‌آورد

به مناسبت نیمۀ شعبان
تو زائر دلسوختۀ کرببلایی

وقت است که از چهرۀ خود پرده گشایی

تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی

 

اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران

چون عودم و از سوختنم نیست رهایی

به مناسبت ولادت امام زمان (عج)
یـاران سیدالشهــدا چشم‌شـان به توست

ای آخریـن امید رسـالت خوش آمدی

 خورشید آسمـان عـدالت! خوش آمدی

 

سر تا به پات قدر و جلالت! خوش آمدی

بنیان‌کن اساس ضلالت! خوش آمدی

به مناسبت ولادت امام زمان (عج)
در کربلا از عاشقانت میزبانی کن

دیشب قلم در دست‌هایم بی قراری کرد

صحن ورق‌های سپیدم را بهاری کرد

 

دیشب که روح شعر از امید خالی بود

تا نامت آمد باز میل ماندگاری کرد

به مناسبت ولادت امام زمان (ع)
آینه بر چهرۀ عباس آب آور تویی

دفترم واژه به واژه چشمه‌ای از نور شد

تا که نامت در میان قلب آن منظور شد

 

نامتان آمد دل غمدیده‌ام مسرور شد

بزم شادیمان به امید وصالت جور شد

 

مرتضی و مصطفی از روی پاکت منجلی

ذکر دل امشب به عشقت یا محمد یا علی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×