دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ام الوفا

وقتی که با صدای رسا گریه می‌کند گویا تمام کرب و بلا گریه می‌کند

راحت بخواب، مشک تو خالی نمانده است مادر نشسته مشک تو را گریه می‌کند

ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی

بشیر آمد گفتی که از حسین بگو ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو

ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه مولا که انتخاب شدی

بوی خاک کربلا

شب اول برای روضه رفتم اذن از مادر گرفتم، با غم و مهر حسین دستور تا آخر گرفتم،

بانوی آفتاب

پاک دامن چو آب، اُمّ بنین

همدم بوتراب، اُمّ بنین

 

بعد زهرا به همسریّ علی

گشته‌ای انتخاب، اُمّ بنین

مادر چهار پسر

روایت است که ام الائمّه النجبا

از این جهان فنا رفت سوی دار بقا

 

چو شام گشت سیه، روز در بر حیدر

که چون بزرگ کند کودکان بی‌مادر

به جای مادرش

شنیدم خون ثارالله چون ریخت

شفق هر صبح و شام از دیده خون ریخت

 

حدیث کربلا شد عافیت سوز

فلک ماتم نشین شد هر شب و روز

اخلاص و یقین

ای گل گلزار اخلاص و یقین

بانوی کاخ شرف، امّ‌البنین

 

نام تو چون فاطمه بُد فاطمه

قدر تو معلوم باشد بر همه

 

نذر امّ‌البنین

اگر صد هزاران حوائج تو راست

اگر حاجتی خواهی بی‌کم و کاست

 

بکن نذر از بهر امّ‌البنین

پس از نذر آثار آن را ببین

آرامش دل

ای بنات النعش را تصویر پاک

حضرت امّ‌البنین روحی فداک

 

مانده کلکم در بنان نطق از بیان

تا چه گویم وصفت ای عرش آشیان

کنیز ملکوت

من که از نسل دلیر عربم

ام العباسم و ام الادبم

 

مادر چهار یل رعنایم

من کنیز حرم زهرایم

مادر وفا

سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح

درود ما به تو ای مریم چهار مسیح

 

سپهر نور فروز سه اختر و یک ماه

عجب نه خوانم اگر مادرت به ثارالله

فاطمۀ دوّم

ای به بنین تو درود همه

فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 

باغ گل یاس سلام علیک

مادر عباس سلام علیک

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×