دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
زینب (س)

ادب آموختۀ مکتب طاهایی تو

تربیت‌یافتۀ دامن زهرایی تو

 

زینب قامت دین، زیور رخسار شرف

مظهر کاملۀ عفّت و تقوایی تو

 

گل گلزار نبی، میوۀ بستان علی

خانۀ فاطمه را شمع دل‌آرایی تو

مِهر جاودانه

خجسته‌باد قدوم تو، ای که بدر تمامی

فروغ دیدۀ ما، مِهر جاودانۀ شامی

 

شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن «زهرا»

تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی

 

اگر پرندۀ جانم سلام من نرساند

«من المبلّق عنّی الی سعاد سلامی»

 

کربلا را ز جنان یارترین می‌آید

عشق را بین که علمدارترین می‌آید اشک را بین که گهربارترین می‌آید

 

شد شریک غم ایام حسینش زینب عشق را مَحرم و غمخوارترین می‌آید

همچنان فاطمه بانوی عباداتی تو

 

آنکه نام از طرف خالق اعظم دارد مدح و تمجید ز پیغمبر اکرم دارد

 

کیست جز حضرت زینب که سرا پرده او حاجبی پاک، چنان حضرت مریم دارد

گلریز

 

فکر بِکرم چو زِ هَر دایره پرهیز کند روی‌گردان نظر از هر غم ناچیز کند

 

گوش دل راز مگو بشنود از پردۀ غیب تا چه مقدار کسی گوش دلی تیز کند

بانوی ستوده

جهان ز مولد زینب چو خویشتن آراست

عنایت ازلی جلوه کرد از چپ و راست

 

زنی چگونه زنی فخر عالم و آدم

زنی که چون پدر و مام عروه الوثقی است

 

ولیّه الله و عین‌الله و لسان الله

زنی بزرگ که الگوی دانش و تقوا است

تقدیم به زینت مولا، زینب کبری (س)
سومین آیۀ کوثر

آرامش زیبای دو دریاست نگاهش

این دختر آرام و صبوری که رسیده

از شوق، علی سفره به اندازۀ یک شهر

انداخت، به شکرانۀ نوری که رسیده

تار و پود همه افلاک، نخ معجر توست

 گفتم از کوه بگویم، قدمم می‌لرزد

از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد

 

هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست

رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده ست

عشق با زینب تجلّی یافته

با حدیث عشق غوغا می‌کنم

عشق را باعشق معنا می‌کنم

 

صحبت از عشق است و نام زینب است

عشق معنای تمام زینب است

 

کیست زینب جز خدای عاشقی

صاحب صوت رسای عاشقی

قهرمان صبر

آفتاب آسمان مجد و رحمت زینب است

حامی توحید و قرآن و ولایت زینب است

 

درّ دریای فضیلت، عنصر شرم و عفاف

قهرمان عرصۀ صبر و شهامت زینب است

مدح حضرت زینب (س)
اکسیر اشک روضه‌تان مس طلا کند

 در واژه‌های شعر تو دیدم وقار را

حُجب و حیای فاطمی این تبار را

 

با تیغ خطبه فاتح صفین کوفه‌ای

مولا سپرده دست شما ذوالفقار را

یک لرزه بیانداز بر این معجر سبزت

ای آنکه شکستی کمر فاصله‌ها را

بگذاشته‌ای پشت سرت مرحله‌ها را

 

از برکت چشمان مسلمان تو داریم

سوگند به سجادۀ تو نافله‌ها را

 

ای آنکه کشیده است بیابان به بیابان

ردّ قدمت زحمت این آبله‌ها  را

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×