دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ناله‌های بانو

رمق نداشت بگوید چه آمده به سرش

ولی بزرگ غمی بود در نگاه تَرَش

 

رمق نداشت بگوید حسین یا عباس

و یا نه جعفر و عثمان و آن یکی پسرش

 

بانوی صابره

گلبن باغ ولا یا حضرت امّ‌البنین

همنشینی مرتضی یا حضرت امّ‌البنین

 

در مدینه ای گل ایثار در خاک بقیع

مرقدت دارد صفا یا حضرت امّ‌البنین

شرف

از همه خوبان سری امّ‌البنین

هم نفس حیدری امّ‌البنین

 

هر چه بگویم ز ادب بهر تو

باز مؤدب‌تری امّ‌البنین

 

ارزنده

ای مه تابنده‌ی بیت ولایت

مادر ارزنده‌ی نخل امامت

 

دامن تو پرورد حضرت عباس

آنکه به پا می‌کند شور قیامت

جای خالی

ای دو جانت فدا حضرت امّ‌البنین

همسر شیر خدا حضرت امّ‌البنین

 

مادر عشق و ادب، دختر والا نسب

مظهر حجب و حیا حضرت امّ‌البنین

منقلب

فضای شهر مدینه پر از صدای شماست

و روضه‌خوانی کرب‌وبلا به پای شماست

 

چهار داغ عظیم و چهار صورت قبر

بقیع فاطمه، انگار کربلای شماست

 

حضرت امّ‌البنین (س)

ای عزیز حیّ سبحان، حضرت امّ‌البنین

مادر سقای طفلان، حضرت امّ‌البنین

 

بهر فرزندان زهرا مادری کردی به حق

مادر خوب شهیدان، حضرت امّ‌البنین

 

نگاه لطف

اینجا مزار فاطمه امّ‌البنین است

با مادری غمدیده مدفون زمین است

 

کامّ ابوالفضل است اینجا خفته در خاک

او همسر مولا امیرالمؤمنین است

خوشه‌چین

تویی که شهره بر امّ‌البنینی

خدا را، مظهر صدق و یقینی

 

تویی شه بانوی بیت ولایت

که بر زهرای اطهر جانشینی

مرا نشناختید

من دلی دریا کرم دارم مرا نشناختید

روحی از حق محترم دارم مرا نشناختید

 

در رواق نقره‌گون صبح چون مهر منیر

زرفشانی دم به دم دارم مرا نشناختید

بانوی آفتاب

بانوی آفتاب، ام بنین

مادر ماهتاب، ام بنین

 

دختری از قبیله‌ی خورشید

ای سرشت تو ناب، ام بنین

شمع سوزان بقیع

می‌چکد خوناب غم از چشم گریان بقیع

می‌شود بانوی اشک و درد، مهمان بقیع

 

تا ز خاموشی رهاند، قبر آن بانوی عشق

می‌شود امشب فروزان ماه تابان بقیع

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×