دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
به جای مادرش

شنیدم خون ثارالله چون ریخت

شفق هر صبح و شام از دیده خون ریخت

 

حدیث کربلا شد عافیت سوز

فلک ماتم نشین شد هر شب و روز

اخلاص و یقین

ای گل گلزار اخلاص و یقین

بانوی کاخ شرف، امّ‌البنین

 

نام تو چون فاطمه بُد فاطمه

قدر تو معلوم باشد بر همه

 

نذر امّ‌البنین

اگر صد هزاران حوائج تو راست

اگر حاجتی خواهی بی‌کم و کاست

 

بکن نذر از بهر امّ‌البنین

پس از نذر آثار آن را ببین

آرامش دل

ای بنات النعش را تصویر پاک

حضرت امّ‌البنین روحی فداک

 

مانده کلکم در بنان نطق از بیان

تا چه گویم وصفت ای عرش آشیان

کنیز ملکوت

من که از نسل دلیر عربم

ام العباسم و ام الادبم

 

مادر چهار یل رعنایم

من کنیز حرم زهرایم

مادر وفا

سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح

درود ما به تو ای مریم چهار مسیح

 

سپهر نور فروز سه اختر و یک ماه

عجب نه خوانم اگر مادرت به ثارالله

چار گوهر

روح جاری به تن عاطفه‌ای

باغبان چمن عاطفه‌ای

 

خانه شیر خدا حیدر را

رتبه‌ی فاطمه‌ی اطهر را

 

فاطمۀ دوّم

ای به بنین تو درود همه

فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 

باغ گل یاس سلام علیک

مادر عباس سلام علیک

همراز

ای علی را محرم اسرار یا امّ‌البنین

وی عزیز عترت اطهار یا امّ‌البنین

 

مرتضی را روز و شب همراز گشتی از شرف

ای وجودت چون دُر شهوار یا امّ‌البنین

در سوگ پسر

نشسته مادری در خانه در سوگ پسر گرید

یتیمی در کنار او ز فقدان پدر گرید

 

به یثرب شمع هجران را زند پر همچو پروانه

به یاد شمع رخسار پسر شب تا سحر گرید

بانوی آفتاب

بانوی آفتاب و زلال سپیده است

صبر و صفا و مهر و وفا آفریده است

 

او مثل زینب است که در وادی طلب

هر خار بوده است به پایش خلیده است

با امّ‌البنین در بقیع

دوباره غربت و اندوه آشنای بقیع

غروب و گریه‌ی یک زن به شانه‌های بقیع

 

صدای نوحه می‌آید از آشیانه‌ی باد

گمان کنم که تو باشی غزلسرای بقیع

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×