دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
زبان حال بی بی حضرت زینب (س)

من بی تو ‌ای خون خدا در غم نشستم

یک اربعین در هجر و در ماتم نشستم

 

من بودم و یک اربعین ضجّه دمادم 

یک اربعین در حسرت خورشید عالم

غیرت عباس

ولی زینب چه با احساس می‌خواند از آن بُحبوحۀ حساس می خواند

کنار قبر زهرا نیمۀ شب چقدر از غیرت عباس می‌خواند

 

آن روز تمام کوفه را لرزاندی

از دیده اگر چه خون دل افشاندی

آن روز تمام کوفه را لرزاندی

 

ای دخت علی! هیمنۀ کوفی‌ها

می‌ریخت به هر خطابه که می‌خواندی

مأموریت تازه

ببریدم که پیام از تن بی سر دارم

حرف‌ها با سپه کوفه ز حنجر دارم

 

شکوه بر فاطمه دارم ز جسارت‌هاتان

من شکایت ز شما نزد پیمبر دارم

زیبا‌ترین نتیجۀ اعجاز کوثر

من زینبم، سفینۀ غم‌های حیدرم

زیبا‌ترین نتیجۀ اعجاز کوثرم

 

مجلس به پا کنید، محرم رسیده است

عبد خدا شوید در این ماه محترم

زینب فرشته بود

من را نگاه تو اگر از یاد برده بود

چیزی نداشتم همه را باد برده بود

 

دیوانۀ حسینم از آن دم که مادرم

من را کنار پنجره فولاد برده بود

 

ذکری شبیه زینب کبری نخواهد شد

در سینه‌ام جز مهر زینب جا نخواهد شد

با او کسی در عاشقی همتا نخواهد شد

 

عاشق شوی حرف دلم را خوب می‌فهمی

ذکری شبیه زینب کبری نخواهد شد

خاک پای زینبیم

شیعیان حیدریم و خاک پای زینبیم

با نگاه لطف زهرا، مبتلای زینبیم

 

برکت یک عمر گریه بر برادرهای او

لطف فرمودند و حالا ما گدای زینبیم

 

غمخوار زینب

ز جا برخیز ای غمخوار زینب

که رفت از دست چشم تار زینب

 

نمی‌دانی که در راه اسارت

چه آمد بر سرم، سالار زینب

 

شور بی‌امان

میان شهر پیچیده صدایت

چنان که اشک‌ها شد هم نوایت

 

تمام کوفه بانو! زیر و رو شد

ز شور بی‌امان خطبه‌هایت

حمایت از مولا

در روز دهم چو شمع افروخته‌ای

در آتش بی‌کسی و غم سوخته‌ای

 

تا سر حد جان، حمایت از مولا را

از مادر خود فاطمه آموخته‌ای

کوه وقار

هر چند که بی‌صبر و قراری بانو!

هرچند غریب و داغداری بانو!

 

در کوفۀ بی‌کسی و شام غربت

چون کوه وقار استواری بانو!

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×