دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گل صد برگ

گل صد برگِ زیر خاک! ببین

خواهرت از سفر رسیده حسین

آمدم ای غریب مادر من

با قد و قامتی خمیده حسین

 

هرکه دارد هوس کرببلا، بسم الله

اول شعر تبرک شده با بسم الله

ابتدای همۀ مرثیه‌ها: بسم الله

 

هرکه دارد به سرش شور و نوا بسم الله

هرکه دارد هوس کرببلا، بسم الله

 

نشان «ما رأیت»

عشق را بر روی رمل و ماسه‌ها دیدم حسین

غرق در خون، روی خاک کربلا دیدم حسین

 

پیکر پاک تو را پامال سم اسب‌ها

رأس تو بر روی نی از تن جدا دیدم حسین

 

شرار شعله به گل‌های باغ

بلندشو که بگویم فراق یعنی چه!

شرار شعله به گل‌های باغ یعنی چه!

 

بلندشو که بگویند با تو چشمانم

خرابه و شب بی چلچراغ یعنی چه!

 

شهر علی نشناخت بانوی خودش را

بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم

از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم

 

طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد

از لاله‌های پرپرم چیزی نگویم

 

نشانۀ ظهور

از داغ حسین به جانم آه افتاده

کارم به در خانۀ ماه افتاده

 

حتما که نشانۀ ظهور مهدی است

این خیل عظیمی که به راه افتاده

 

مصیبت نامه‌

ای سربلندی پیمبرها سر تو

تابیده مثل ماه بر دنیا، سر تو

 

رفتم تمام شهرها را با سر تو

دیدی رسیدم آخرش بالا سر تو

 

تیر بلا

هر چه حسن است، همه ذکر حسن می‌گویند

ذکر زیبای تو گل‌ها به چمن می‌گویند

 

بلبلان یکسره در دشت و دمن می‌گویند

همه از حال غریبی به وطن می‌گویند

 

غمش ز جنس حسین است هرکه مظلوم است

نه بوی مشک، نه چون بوی نافۀ ختن است

نه بوی یاسمن است این، نه بوی یاس من است

 

نه بوی چادر خاکی، نه عطر آن گودال

بقیع، روضۀ مکشوف کوچه و زدن است

 

سجاده‌اش بر غربت او گریه کرده

از بار داغش پشت پیغمبر شکسته

تنهاترین سردار بی لشگر، شکسته

 

سجاده‌اش بر غربت او گریه کرده

پای غریبی‌اش دل منبر شکسته

 

مثل زینب، بلند گریه کنیم

باید امشب بلند گریه کنیم

مثل زینب، بلند گریه کنیم

 

که مرتب بلند گریه کنیم

سوخت از تب، بلندگریه کنیم

 

جملۀ آخر

در پیش من آتش مزن بال و پرت را

خونین مکن جان پدر چشم ترت را

 

فردا همینکه جمع کردی بسترم را

آماده کن کم‌کم عزیزم بسترت را

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×