دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مقام نوکری

شد آسمان ز رفعت تو زیر خاک‌ها عشق تو شد ورای تمام ملاک‌ها

 

من از مقام نوکری تو کسی شدم! گرچه شدست نام من از بی پلاک‌ها

 

خوش‌تر

حالا که تیره‌روزم و قلبم مکدر است

شب‌های من از اشک غم تو منور است

 

تا بوده، روزی‌ام در این خانه بوده است

تا هست دیدۀ من از این روضه‌ها تر است

 

عشق من، حسین

پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین

روحی دمیده در تنم این پیرهن، حسین

 

با اشک و روضه شیر به من داده مادرم

تربت گذاشته پدرم در دهن، حسین

تو خوب، من بد

تا که خون در رگ است و جان به تنم

به عزیزت قسم که سینه زنم

 

آنکه از گاهواره تا مردن

دیده‌اش از غمت تر است، منم

می‌کُشی مرا

یک روز در عزای خودت می‌کشی مرا

در اوج روضه‌های خودت می‌کشی مرا

 

یک روزِ سرخ، مثل غروب محرمی

آقا خودت برای خودت می‌کشی مرا

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×