دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بعد مشهد، سفر کرببلا می‌چسبد

کم نکن سایۀ لطفت ز سرم آقاجان

گرچه من جنس خرابم، بخرم آقاجان

 

آنقدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر

از غم و غصۀ تو بی خبرم آقاجان

 

قطره بودم، در حریم کربلا دریا شدم

راه را گم کرده‌ام، آواره و تنها شدم

یاد آقایم نبودم، غرق در دنیا شدم

 

دل سپردم به همه، الا عزیز فاطمه

حق من بوده دچار غصه و غم‌ها شدم

 

بوسه بر شش گوشه با چشمان تر مانده هنوز

ذکر استغفارهایم بی اثر مانده هنوز

یک نگاهی کن گدایت پشت در مانده هنوز

 

گریه‌ها کردم ز دوری‌ات ولی آقای من

بندۀ بیچاره از تو بی خبر مانده هنوز

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×