دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
عبور اسیران

 

افتاد چون عبور اسیران به قتلگاه

بر کشتگان بی‌کفن، افتاد‌شان نگاه

 

دیدند سروِ قامتِ شه‌زادگان، زمین

در خون تپیده پیکرِ عریانِ پادشاه

توفان اشک و آه

از زین فتاد چون به زمین، جسمِ شاه دین

افتاد شور و ولوله در عرش تا زمین

 

شد تیره آفتابِ جهان‌تاب، هم‌چو شب

در خاک و خون چو کرد غروب، آفتابِ دین

 

نظر یأس

 

اندر آن دَم که علی، جانب میدان می‌رفت

گویی از جسمِ حسین بن علی، جان می‌رفت

 

ریخت یعقوب‌صفت، اشک ز چشمان حسین

دید چون یوسف او، جانب ‌گرگان می‌رفت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×