دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شب هجران

 

فغان! که عترت «خیر البشر»، خرابه‌نشین شد

خرابه بود، ولی بهتر از بهشت برین شد

 

اگر چه آل علی را فلک نشانْد به ویران

ببین که خادم ویرانه، جبرئیل امین شد

کشتگان عشق

 

کشتگان عشق، بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اند

سر به‌ راه دوست داده، با بدن خوابیده‌اند

 

در گلستان شهادت، یک‌به‌یک مانند گل

پاره‌پاره در جوار «ذوالمنن» خوابیده‌اند

 

حرکت کاروان

سبکباران به سوی کربلا بستند محمل‌ها

در آن وادیِ پر خوف و خطر کردند منزل‌ها

جوانان بنی هاشم به پا کردند محمل‌ها

چه محفل کز محبّت تار  و پودش رشتۀ دل‌ها

زدند آسان ولیکن عاقبت افتاد مشکل‌ها

غم مهر حسین علیه السلام

من غم مِهر حسین با شیر از مادر گرفتم

روز اوّل کآمدم دستور تا آخر گرفتم

 

 بر مشام جان زدم یک قطره از عطرِ حسینی

سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×